باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

تنبیه و تشویق و ادب

در افکارم که می نویسم می بینم روحیه ی تنبیه دیگران و ادب کردن دیگران را دارم و این خیلی بد است و از یک والد سرزنشگر و کنترلگر خشک ناشی می شود!

در روانشناسی عقیده دارند تنبیه کار اشتباهی برای ادب کردن است بلکه باید تشویق کرد، خوب این دل واقعا مهربانی می خواهد در صورتیکه دل ما پر از کینه است و از سر کین هم می خواهیم ادب کنیم!

البته دنیا خودش آدم هایی که کار اشتباه انجام می دهند را تنبیه می کند و یک چیزی هم به اسم جهنم هست که مردم در آن تا ابد تنبیه می شوند البته همه ی این ها نوعی جهان بینی هست ما دنیا یا آن دنیا را اینگونه تفسیر می کنیم، من تنبیه دنیا را چشیده ام اولشم فکر کردم دارم تنبیه می شوم بعد چشمانم باز شد فهمیدم دارم پخته می شوم و هنوز هم ادامه دارد، بستگی دارد چه فکر کنی ولی این را می دانم از روی کینه نمی شود کسی را ادب کرد این، گونه ای سلطه و کنترل است یا انتقام!؟

فرمان زندگی را در دستان خود بگیریم

کنترل روی زندگی خود داشتن به معنای قبول مسئولیت هر آنچه هستیم و شرایط موجود است!

این خیلی راحت است که تقصیر هر چیزی را گردن دیگران بیندازیم و هیچ کار نکنیم چون تقصیر آن هاست اما اگر ادعا داریم آدم خاصی هستیم لازم است ذهنمان را با پر از فکر در مورد دیگران نکنیم و سررشته ی امور را بدست بگیریم و در حد خود تاثیرگذار باشیم!

اگر توقعمان را از دیگران و جهان و خودمان کم کنیم و بر عکس توقع اتفاقات بد داشته باشیم دیگر هیچ گاه احساس نفرت در ما بیدار نمی شود، ما کار خود را به نحو احسن انجام می دهیم و نتیجه را به کائنات می سپاریم، شاید نهالی که می کاریم زود ثمر دهد یا زمانی طول بکشد که ثمر بنشیند به هر صورت ما هر روز به آن آب می دهیم و رسیدگیش می کنیم!

برای درک بیشتر این موضوعات به کتاب زندگی عاقلانه از آلبرت الیس مراجعه کنید!

کنترل و تغییر

ما دو رویکرد داریم انسانی که می خواهد کنترل روی محیط و  دیگران داشته باشد و تغییر درشان ایجاد کند یا انسانی که کنترل را از بیرون بر می دارد و به درون خود می برد تا تغییراتی در خودش ایجاد کند!

واقعیت این است که اگر تمام آدم ها از روش دوم استفاده می کردند هیچ گاه پیشرفت های علمی و تکنولوژی صورت نمی گرفت حال بحث اینکه این پیشرفت ها مفید بودند یا مضر بودند جایش اینجا نیست اما باعث شدند نگاهمان به خودمان و جهان تغییر کند و زندگیمان دگرگون شود!

شاید رویکرد دوم برای وقتی باشد که یک مشکل اساسی در فرد باشد که خود از آن بی خبر است یا وقتی که رویکرد اول جواب نمی دهد انسان ها به سراغ رویکرد دوم می روند!

به هر صورت بعضی آدم ها رویکرد اول را انتخاب می کنند و بعضی دیگر رویکرد دوم را، هر دو مزایا و معایب خودش را دارد و هر دو زمانبر و هزینه بر است ولی به نظرم نمیشود یکی را کنار گذاشت و به سراغ دیگری رفت، اگر بشود هر دو را موازی جلو برد خیلی بهتر خواهد بود!

هر آنچه برای خود می پسندی برای دیگران بپسند!

در مسیر تعالی ما باید سعی کنیم خوب و بد را تشخیص دهیم یعنی اگر راستگویی خوب است راستگو باشیم اگر دروغگویی بد است دروغ نگوییم اگر عدالت خوب است عادل باشیم و اگر ظلم بد است ستم نکنیم!

نکته این است که با مردم به گونه ای باشیم که دوست داریم با ما رفتار کنند یعنی اگر احترام دوست داریم احترام بگذاریم اگر محبت را دوست داریم محبت کنیم اگر از بددهنی بدمان می آید بددهنی نکنیم!

البته یک دفعه نمی شود این کارها را به نحو احسن انجام داد، گاهی هوشیاری خود را از دست می دهیم و واکنش نشان می دهیم اما اگر بعد پشیمان شویم و جبران کنیم معمولا همه چیز درست می شود و هر چه آگاه تر شویم درصد خطایمان کمتر می شود این کار لازمه اش دقت و مراقبه بیست چهار ساعته است!

نکته ای که اینجا مهم است اینست که نیتمان لازم است خالص برای خدا باشد یعنی چون این ها فرامین خداست انجامش می دهیم نه اینکه چون پیش بقیه ارج و قرب و احترام پیدا کنم یا چیزهای دیگه که فقط نفس انسان را باد می کند و باید مواظب باشیم نیکوکاریمان ما را دچار عجب نکند یعنی با خودت بگویی این منم که این قدر خوبم یا اینکه من از بقیه ی خلق نیکوکارترم پس برترم!

نکته ی دیگر این است که در مراحل اولیه ممکن است یک نفر مثلا به شما پرخاش کند و شما ناراحت و عصبانی بشوید اما این طبیعیست اما طبق این تکانه واکنش نشان نمی دهیم لازم است به روی خودتان نیاورید و رفتار نیکو با آن شخص انجام دهید یا حداقل سکوت کنیم تا دعوا بالا نگیرد اما اگر خیلی ناراحت و عصبانی شدید که برای خودتان ضرر دارد می توانید واکنش نشان دهید، این در مورد بقیه ی حالت ها هم صادق است مثلا وقتی کسی چاپلوسیتان را می کند خوشحال نشوید و رفتاری نشان دهید تا آن شخص بفهمد دیگر این کار را نکند!

نکته این است که عاملیت امور را بدست بگیرید و نگذارید دیگران شما را کنترل و هدایت کنند مرکز کنترل رفتارتان درون خودتان باشد!

قطار

چند وقته همه ش خواب قطار می بینم، دیشبم دیدم، دیگه زدم به هوش مصنوعی تعبیر خواب، گفتش خواب قطار یعنی داشتن کنترل و هماهنگی در زندگی، خوشبختانه انگار خواب خوبیه!؟

خوش به حال پرنده ها این قدر شادند، من که این قدر تخمه ژاپنی خوردم دلم درد گرفته، شور و خوشمزه بود ولی روده های من مشکل دارن!؟ خخخخخ