روزنوشت عربی

برگشتنی از طرقبه یادم اومد گواهینامه من با عینکه!

اول باید برم بینایی سنجی!

از دیروز دارم شبکه های ماهواره ای آهنگ رو گوش میدم!

آهنگای دبلی دیمبویی ایرانی رو دوست ندارم!؟

رفتم آهنگای عربی و بندری دانلود کردم!

جون میده واسه رقص!

اگه هر روز برقصم زود لاغر میشم!

عجب بازگشت به زنانگی کردم!

رگ عربیم هم فعال شده!

خلاصه سر پیری یاد این کارا افتادم!

نیمه ی گمشده

من چند روز است کشفی کرده ام آن هم اینکه وقتی از کسی خوشت می آید و فکر می کنی نیمه ی گمشده ات هست در واقع صفاتی که در آن شخص می بینی و از آن ها خوشت آمده است در لایه های عمیق خودت وجود دارد. خودت همان استعدادها و صفات را داری منتها در دسترست نیست!

وجود خودت را باید یکپارچه کنی بین نیمه ی مردانه و زنانه ات باید رابطه برقرار کنی. من البته چند سال پیش رویایی دیدم که در آن بین نیمه ی زنانه و مردانه ام پیوند برقرار شد اما در هم ادغام نشده بودند و یک پیکر نشده بودند الان فکر می کنم این اتفاق خواهد افتاد.

در مورد این کشف من هم قطعا اگر بگردم در کتاب ها قبلا چنین چیزی کشف شده است من اولین کاشف نیستم اما برای خودم کشفش کردم. کلا من از کودکی از این کشف ها زیاد می کنم و خوشحال می شوم بعد مطلبی می خوانم و می بینم کشفی که من کرده ام قبلا کشف شده است.