باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

من از تنهایی خود دلتنگم!

من از تنهایی خود دلتنگم

چرا گویی که از سنگم؟!


در انتظاری جانکاهم

در آرزویی جانفرسنگم!


#ماهش

که برد به سوی شاهان ز من گدا پیامی

که برد به سوی شاهان ز من گدا پیامی
که منم چاکر تو می دهم تو را سلامی

منم آن گنه گزیده که دلش ز تو رمیده
برسان ز کویت امروز بر من اندکی کلامی

که شوم زنده و خجسته از همه گسسته
شوم از شوق تو دوباره ز همه جدا تمامی

برسان که من ندارم دگر اینجا کار و باری
جز اینکه اندکی آید ز کویت مرا مشامی

لب تشنه ام و گر چه طلبی گزاف دارم
ولی تو را چه باشد که رسانی مرا طعامی؟

همه روز بر ندارم سر ز کویت ای دوست
منم آن که گفته بودی بزنم به سویت گامی

#ماهش

آتش بزن به جانم

آتش بزن به جانم، تا که تمام بسوزم
می خواهم زمین را به آسمان بدوزم

دردیست در اندرونم آن را درمان نباشد
ای مردمان بگریید بر حال و بروزم!


#ماهش

شعر بهار

ای آسمان بر من ببار
یک شاخه گل بر من بیار

تابش آفتاب چه زیباست
گل های نو در من بکار

#ماهش



*******************


وه هوا چه گرم است
ابرها را ببین چه نرم است

بهار متفاوتی می آید
مانند زرم است

#ماهش

آدمی و آفتاب

آفتابی که در عالم وجود است
جلوه ای از معبود موعود است

آدمی که سررشته از آب و خاک است
جلوه ای از وجود معبود است

پس آدمی می تواند آفتاب باشد
همان روح آتشناک باشد

آدمی خود را نظر کن که بسی
روی ها و روح ها در تو نهان باشد

#ماهش