باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

قهوه

چند روز بود نسکافه فوری می خوردم خیلی می چسبید خستگی هامو از بدنم خارج می کرد اما از پریروز پلک چپم نبض می زد دیروز پلک راستم هم نبض زد یادم افتاد قبلا هم این طور شده بودم یک دفعه یادم افتاد از قهوه است بنابراین مجبورم نخورم! حیف! نمی دونم توش چی داره که این طور میشم!؟ حیف!؟