باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

موسیقی

موسیقی هنر بسیار زیباییست.

خستگی ها و غم ها را رفع می کند.

شادی آفرین و فرح بخش است.

اما من دیروز فهمیدم اصلا هنر موسیقی ندارم!

هنر برای آدم هاییست که روح لطیف دارند!

آواز خواندن برای کسی هست که بتواند تقلید صدا کند!

نوازندگی برای کسی هست که ساز را مثل جانش بداند!

نه من که همه چیز را ابزار می بینم!

خیلی دلم می خواست مثل یانی پیانو بزنم!

اما آرزویی محال است!

من از اول درست رفته بودم سراغ ریاضیات و علومی که به آن مربوط هستند. روحیه یمان بهم می خورد!

نه اهل فلسفه و علوم انسانی هستم نه اهل هنر و موسیقی

برای تفریح البته خوبند اما چیزی که بخواهم تمرکزم را رویش بگذارم نه!؟

واقعا نمی خواهم بیشتر از این وقتم را تلف کنم برای کاری که دلی چندان راغب به آن نیستم و حاضر نیستم سختی هایش را تحمل کنم!

من آدم فرهنگ دوستی هستم اما فرهنگ ساز نیستم!

یک راهی برای مشغول کردن خودم می یابم!

شاید حتی راهی جدید یافتم!