باده ی دل

باده ی دل

راه امشب می کشد سویت مرا
باده ی دل

باده ی دل

راه امشب می کشد سویت مرا

تجربه ی من از چند روز کتاب نوشتن

خوب وقتی می نویسم فکرم پراکنده است و البته کلی گویی می کنم نمی توانم با جزئیات بنویسم!

خاله ام گفت فکر کن مخاطبت بچه است داری برای کودکی که هیچ نمی داند می نویسی و در ضمن خودت باید خوب مطلب را فهمیده باشی!

اما من فهمیدم که حتی درست نفهمیدم انسان بودن چیست که بخواهم توضیحش دهم! 

دانشی پراکنده دارم از کتاب و شبکه های اجتماعی و مقالات اینترنتی و تلویزیون کسب کردم که اصلا به درد ارائه نمی خورد!

شاید برای همین بعضی ها می روند داستان و رمان می نویسند البته آن هم مهارت های خودش را دارد و باید بینش داشته باشی تا اثرت در ادبیات ماندگار شود وگرنه می شود کتابی بازاری!

می دانید سرم یک جوری هست که باید خیلی زور بزنم که کمی فکر عمیق کنم و فکر می کنم عمیق فکر کردن راه چاره نیست زیاد عقلانی بودن آدم را به بیراهه می برد!

مولانا می گوید:

حیلت رها کن عاشقا دیوانه شو دیوانه شو / وندر دل آتش درآ پروانه شو پروانه شو و ....

من فکر کنم این ها همه بازی های ذهن من است وگرنه راه جمله جان شدن تا لایق جانان شدن این نیست!

باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی/ گر سوی مستان می روی مستانه شو مستانه شو

یک اراده ی فولادین و همت بلند می خواهم که ندارم فعلا کاهلی و وقت گذرانی دارم!

من همیشه این طورم می دانم باید چه کار کنم اما دست دست می کنم تا انجامش دهم این قدر طولش می دهم که دست آخر کائنات مجبورم می کند!

دیگر حتی شعر حافظ و سعدی و مولانا هم شارژم نمی کند نمی دانم چه گناهی کردم که به این عذاب گرفتار شدم!؟

شاید همه ش به خاطر این است که اینجا می نویسم و وقتم را به خواندن وبلاگ ها هدر می دهم و حس وبلاگ نویس ها روی من اثر می گذارد!؟

نظرات 1 + ارسال نظر
RA چهارشنبه 6 اردیبهشت 1402 ساعت 10:09 https://rashedaliyari.blogsky.com/

سلام
پیشنهادی از کتاب قدرت شروع ناقص آقای جیمز کلییر برای شما:
انتخاب اهداف بزرگ، عموماً بازدارنده هستند. نوشتن کتابی درباره ی انسان، هدف بزرگ و پیچیده ای ایست و ممکن است باعث سردرگمی و دلسردی شود.
1. یا یک موضوع ساده تر انتخاب کنید
2. یا موضوع خودتان را به بخش های کوچک تر تقسیم کنید و ابتدا فقط روی همان کار کنید

همچنین دربازه های زمانی منظم و کوتاه، مثلا ساعت 10 تا 10:20 دقیقه صبح بنویسید و حتما نوشته ها رو از جنبه های مختلف بررسی کنید (ویرایشی، دستور زبان، محتوا و ...)
خودتان را جای مخاطب بگذارید، پس از خواندن مطلب شما چه احساسی پیدا میکند؟ وقتش رو تلف کرده؟ چیز جدیدی گیرش نیامده؟
همچنین اگر افراد قابل اعتمادی پیدا کردید که نوشته های اولیه خودتان را به آنها بدهید تا نظراتشان را ارائه کنند، فقط به دنبال اشکالات خودتان باشید ...

برای شما آرزوی سلامتی و موفقیت دارم

سلام
مرسی چه اسم جالبی داره این کتاب قدرت شروع ناقص! حتما باید بخونمش
خیلی خوشحالم با فرهیخته ای مثل شما آشنا شدم
وبلاگتون رو سر زدم خطاطی درس می دید شاید باید یاد بگیرم بوکمارکش کردم باز هم ممنونم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.