دیگه تموم شد!
خدا عشقتو ازم گرفت!
دیگه تو چشمات هیچی نمی بینم!؟
می دونم که دیگه تو هم منو نمی خوای!؟
حالم بده!؟ عصبانیم!؟
از دست تو نه!؟ کلا!؟
یه جور عصبانیت جدید که تا به حال نبودم!؟
نفسم بالا نمیاد!؟
دیگه اگر بخوای ازم انتقام بگیری حق داری!؟
بعد اون همه نامه های عاشقانه نمی تونم شریکت باشم!؟
من اصلا آدم قوی نیستم!؟
نمی دونم خدا چرا روم حساب باز کرده!؟
می خوام برم گور و گم بشم!؟
دیگه تحمل هیچی رو ندارم!؟