امروز سه تا کتاب رو بررسی کردم و یک مقدار ازشون خوندم یکی تعالیم زرتشت از نویسنده ای ایرانی و دیگری اوستا از نویسنده ای افغانستانی و فلسفه ی رواقی گری از ژان برن که به نظر اروپایی میاد!
چیزی که جالب هست در کتاب های نویسندگان شرقی به شدت جانبداری و مدح دیده می شود در صورتیکه در کتاب نویسنده ی غربی بسیار روان و ساده مطلب ادا شده است بدون طرفداری و مدح فیلسوف های رواقی بلکه فقط مطلب علمی بیان شده است!
چیزی که باید از این بعد در نوشتن بهش توجه کنم همین است که اگر به کسی یا چیزی ارادت دارم در متن بالا نبرمش چون واقعا برای خواننده خسته کننده است خواننده اصل موضوع را می خواهد و من یک کتاب ادبی نمی نویسم بلکه کتابی علمی می نویسم که صرفا می خواهد مطالبی را به خواننده منتقل کند خوانندگان علاقه ندارند بدانند من چه حسی نسبت به موضوع دارم!؟
متد نوشتنش تفاوت داره
اینکه از چه زاویه دیدی نوشتن
در کلاسهای نویسندگی انواع زاویه دید تدریس میشه
یکیش همینه که احساس خود نویسنده هم بیان میشه یک مدلش هم اینه فقط روایت بدون اینکه خود نویسنده داخل متن بشه. ربطی به شرقی و غربی بودن نداره.
باوشه
بله دقیقا. متاسفانه کشور ما از طرق علمی خیلی به دور افتاده.
لایک