روزی که گذشت با زلزله شروع شد!
بیدار در تختخواب بودم که یکهو همه جا لرزید!
تلگرام رو که چک کردم دیدم آقای مهرجویی و خانمشون به قتل رسیدند!
شایعه ها و تزها شروع شد!
ظهر رفتم اینستاگرام!
فیلم بچه های تکه تکه شده ی غزه رو یه پیجی گذاشته بود!
بعد هم حال های عجیب و غریب داشتم!
الانم خوابم نمی بره اما حال دیوونگی ندارم!
دیگه فکر کنم باید زبانمان را ببندیم!
هر حرفی بزنیم اوضاع بدتر میشه!
نمی دونم چی می خواد بشه!؟
بهتری؟
آره مرسی![](//www.blogsky.com/images/smileys/123.png)
عجب اوضاعی
آره امروزم که قلب درد شدم و مغزم بهم ریخته!