و گفت: «بی بارتان نخواهند گذاشت. اگر بارِ حق برداری به نقد به حقیقت رسی و فردا بیاسایی و اگر نه باطلی بر گردن نهندتان که نه در دنیا بیاسایید و نه در آخرت.» ص: 196
و گفت: «هرکجا پنداشتِ تُست دوزخ است و هرکجا تو نیستی بهشت است.» ص:196
و گفت: دیری است که میگویند جایی چیزی است اگر نبودی و اگر نیافتندی نجستندی.» ص: 198
و گفت: «خلق از آن میرنجند که کارها پیش از وقت طلب میکنند.»ص: 202
گفتند: «ای شیخ مردمانِ او در مسجد باشند؟ گفت «در خرابات نیز باشند.»ص: 209
گفتند: «در نماز دست بر کجا نهیم؟» گفت: «دست بر دل و دل بر حق» ص: 209
درویشی گفت: «او را کجا جوییم؟» گفت: «کجاش جستی که نیافتی؟» ص 209
گفتند: «عشق چیست؟» گفت: «عشق دامِ حق است» ص:210
منبع:
چشیدنِ طعم وقت، از میراث عرفانی ابوسعید ابوالخیر، محمدرضا شفیعی کدکنی،انتشارات سخن.
بسیار عالی بود
سپاس
آرزوی آرامش و عشق دارم براتون
خیلی ممنونم منم همین آرزو رو می کنم
یادش بخیر،
دوران دانشجویی در خوابگاه بغلی مون یکی از بچه ها هر هفته جمله ای از ابوسعید ابوالخیر رو به دیوار می زد.
نمی دونم چرا ولی من این حس رو نسبت به خودم دارم هر کجا من نیستم بهشت است.
نمی دونم راستش رو بخواید تو کتاب های روانشناسی بگردید اما این یه باوره
از اشنایی با شما خوشحالم و از مطالب به غایت لذت بردم
و ماهش چه اسم خاص و منحصر به فردی
من هم خوشبختم از آشناییتون
خوش اومدید
خیلی ممنونم نظر لطف شماست
سلام ماهش
این جملاتش تحلیلش سخت بود و به سواد من قد نمیده
در کل ممنونم وب سر زدی و اینجا رو آپ کردی
سلام حسین آقا
منظورم این بود شاد باشید در این بهاران
خواهش می کنم خیلی هم خوشوقتم
سلام ماهش
سال نوت مبارک
سلام
سال نو شما هم مبارک
پاچه خواری یا پاچه خاری؟
اغلب دیده میشه خیلی ها پاچه خاری را پاچه خواری می نویسند واین یک غلط مصطلحه.وپاچه خاری درسته.که منشا آن خاراندن است!
پاچه خواری مربوط به خوردن پاچه در کله پزی است واین دو باهم تفاوتی بس فاحش دارند
آن یکی شیر است کادم می خورَد.وین یکی شیر است؛ کادم؛ می خورَد
آن یکی شیر است اندر بادیه
وین یکی شیر است اندر بادیه!
ربطش رو متوجه نمیشم؟!
دی شیخ همی گشت
گرد شهر...
کز دیو ودد ملولم و
انسانم آرزوست!
خیلی عالی بود
دمشان گرم