باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

عشق بس است!

من فکر می کنم تمام شده!

آره تمام شده!

عاشق هر کی که شدم تمام شده!

پرونده های همه بسته!

و واقعا هم دیگر عشق بس است!

من هنوز کلی گیر و گور دارم!

باید به اون ها برسم!

مجردی راحت تره!

چون معمولا طرف مقابل همکاری نمی کنه!

من فقط عاشق فرافکنی های خودم میشدم!

این یعنی هنوز در خودم جاهایی هست که در تاریکیست!

باید نور بندازم اون قسمت ها!

باید خودم رو کشف کنم!

و تنهایی خیلی راحت تره!

غم چیزی بوده که از تجربه کردنش فرار کردم!

حالا باید باهاش روبرو بشم!

همین!