باده ی دل

باده ی دل

راه امشب می کشد سویت مرا
باده ی دل

باده ی دل

راه امشب می کشد سویت مرا

من در کشمکش

شاید بگویید چرا نویسنده ی این وبلاگ مدام می گوید می خواهم از جامعه و خوب و بدش فاصله بگیرم اما باز می آید و در مورد جامعه می نویسد؟!

خوب شما شرایط من را نمی دانید نمی دانید در چه کشمکشی هستم نمی دانید که به محض این که تصمیم می گیرم ننویسم یک عاملی باعث می شود که بیایم و بنویسم.

در واقع نمی توانم خودم را قانع کنم که در مورد اجتماع ننویسم به خودم می گویم دیگر این را باید بگویم نمی شود و قول به خودم می دهم آخرین بارم باشد اما باز دوباره یک عاملی تحریکم می کند.

می دانم این قدر این اتفاق می افتد تا بالاخره به جایی برسم که به قولی ذهنم رها شود و دست بردارد از گیر دادن به اجتماع، به زندگی مردم، به حاکمان.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.