باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

تشکیل خانواده

من سالها پیش وقتی که متوجه شدم تمام درد و رنجی که تمام عمر کشیدم به خاطر اختلال روانی خودم و والدینم بوده تصمیم گرفتم خانواده تشکیل ندم اما نمی دونم اینو به دیگران که می گم چرا دلشون می سوزه می گن نه و این حرفا!

از طرفی خودم میل تشکیل خانواده رو دارم و با این میل که طبیعی هم هست نمی دونم چه کار کنم هی می کشدم به سمت جنس مخالف هی یه چیزی پیش میاد که دورم می کنه!؟

واقعا می خوام تموم بشه تکلیف خودم رو مشخص کنم من توی خواب و بیداری یه پسر دیدم که مثل بچگی خودم کارای عجیب می کرد نمی خوام این رنج ها رو به کس دیگه ای بدم چون خیلی وحشتناکه! دیگرون نمی دونن درونت چه خبره ظاهر ساکت و آروم و خونسرده و همه فکر می کنند همه چیز مرتبه اما در درون روان، پریشانی و می ترسی حتی به بقیه بگی چون معلوم نیست چطور واکنش نشون بدن!

وقتی ژن معیوب دارم این ژن دیگه نباید به کس دیگه ای انتقال پیدا کنه! اشتباه می کنم!؟

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد