باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

خوابم میاد!

خوابم میاد ولی خوابم نمیبره!

امروز روز خوبی بود!

الکی گذشت!

صبح پاهام رو گذاشتم تو تشت آب نمک!

بعدشم دوش گرفتم!

خستگیام در رفت!

اما باز عصری خسته شدم!

الانم خوابم میاد اما این قدر خسته ام خوابم نمیبره!

هیچ کار فیزیکی خاصی هم نکردم اما تمام تنم درد می کنه!

این خستگی ها و بدن دردهای من جنبه روحی داره!

ظهری خوشحال بودم به دوستم گفتم فهمیدم چه جوری خستگیام رو رفع کنم!؟

اما نشد!؟

شامم نخوردم!

یه نارنگی خوردم!

ای کاش اصلا به دنیا نیامده بودم ....


بعدنوشت: اینا رو نوشتم یک دفعه دردای پام رفت، اجیرم شدم!