باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

من و رهبر

میگن که وقتی می خوان اسب رو از رودخونه رد کنند آب رو گل آلود می کنند چون وقتی عکس خودش رو در آب می بینه رم می کنه!؟

حالا این داستان ماست از بچگی از رهبر بدم می اومد و می فهمیدم خالی بندی هاشو، نگو بهش از یه نظرهایی شبیه هستم، حالا یا شخصیتم یا سایه ی شخصیتم ولی من احساس بدی به اون شباهت ها دارم برای همین با این فرد درگیری دارم!؟

خلاصه که من باید از رودخونه ی سیاست رد بشم اما عکس خودم که رهبر باشه رو درش می بینم و رم می کنم البته تازگی ها بهتر شده، کمتر از دستش لجم می گیره!؟

فکر می کنم برای یه بار باید باهاش روبه رو بشم و کشف کنم این چی هست در این آدم که من این قدر ازش بیزارم!؟

حالا من رو به خاطر این حرفا نگیرن خوبه!؟ خخخخخخ


بعد نوشت: رفتم روی کانال آپارات رهبر، یه کم سخنرانی ها رو نگاه کردم، والا خیلی میره رو مخم، من سعی کردم نیمه های پنهان خودم رو ببینم، بهتر شد ولی دیگه واسه امروز بسه، بیشتر از این کهیر می زنم!؟