باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

من مانده ام! وا مانده ام!

این خوابم رو تعریف کرده بودم که یه جایی بودم مثل پارک، دختر عمه هم بود دنبال حافظ می گشتم هی میرفتم تو کوچه ها، بن بست بودند تا اینکه یه کوچه رفتم تهش سرویس بهداشتی عمومی بود حتی اونجا هم رفتم دنبال حافظ!؟ ولی پیداش نکردم دیگه ول کردم اومدم بیرون با خواهرم رفتیم کفش فروشی، خواهرم می خواست کفش بخره ولی چیزی که بپسنده نبود بعد فروشنده هی می خواست به من کفش بفروشه مدل های مختلف بهم نشون میداد ولی من می گفتم من از اینا نمی پوشم، بعد از خواهرم جدا شدم رفتم مترو، چه مترویی بود با استرس بلیت گرفتم خودمو به موقع برسونم اما سکوی اشتباهی رفته بودم مسئول سکو راهم نداد منم از قطار جا موندم و بعد بیدار شدم!؟

یه مدت خیلی خوابای عجیب و غریب می دیدم هنوزم ادامه داره اما کمتر شده نمی دونم معنیشون چیه!؟ خودمم دیگه موندم واقعا جاموندم!؟ گم کردم راهم رو!؟