باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

حکایت این روزها

وقتی در جام جهانی فوتبال ایران از انگلیس 6 به 2 باخت طرفداران حکومت گفتند ما دو تا گل به انگلیس زدیم، وقتی ایران از آمریکا 0 به 1 باخت گفتند ما فقط یک گل خوردیم، این می دانید مثل چی می ماند!؟

مثل این می ماند که من بیایم بروم به برای مثال به آقای حسن یزدانی بگویم بیا با من کشتی بگیر و او بخندد که نه بعد تحریکش کنم که اگر مردی بیا با من کشتی بگیر و او بالاخره عصبانی شود و بیاید با من مبارزه کند بعد من یک دقیقه مقاومت کنم اما بالاخره او را مرا ضربه فنی کند بعد من بروم به همه بگویم دیدید من یک دقیقه جلوی حسن یزدانی مقاومت کردم و ضربه نشدم این یعنی من خود دارم اعتراف می کنم حسن یزدانی از من سرتر است و من رقیبی برای او نیستم!؟

اینکه در در روان من نوعی چه می گذرد که چنین کاری می کنم و بعد چنین اعترافی می کنم را روانشناسان و روانپزشکان باید اعلام تحلیل کنند اما من اگر باشم خودم را این طور کوچک نمی کنم و برای بزرگ تر از خودم شاخ و شانه نمی کشم چون اعتراف به ضعیف تر بودن برایم این قدر سخت نیست و می دانم باخت افتضاح در برابر یک نفر با مهارت تر از من یعنی شکست من و خودم را تحقیر نمی کنم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد