من تصمیم گرفتم از این به بعد یک جور دیگر باشم!
همیشه می خواستم خوب باشم و مواظب بودم کوچک ترین کار خطایی نکنم یا حرفی نزنم کسی برنجد!
اما حالا می خواهم راستش را بگویم حتی به قیمت این که کسی برنجد!
اصلا می خواهم گناه کنم، خطا کنم، دیگر بس است!
الان دیگر مطمئنم رشد معنوی انسان به این چیزها نیست!
تازه من از خدا می ترسیدم که گناه نمی کردم اما دیگر نمی ترسم می خواهم جلویش بایستم!
این همه سال از خشونت اجتناب کردم فقط خودم را افسرده کردم!
آدم هایی که دیگران را آزار می دهند زنده و سلامت راست راست راه می روند و من باید گوشه ی خانه مریض باشم!
دیگر احتیاط نمی کنم، آسه نمی روم آسه نمی آیم!
من با وجود بعضی چیزها که گناه بوده است و من دانسته و ندانسته انجام داده ام تا اینجا آمده ام اگر قهر خدا بود نمی گذاشت!
می خواهم ثابت کنم که گناه برای این گناه است که به خودت ظلم می کنی و ضرر می رسانی وگرنه گناهی وجود ندارد!
البته این را بگویم قرار نیست دیوانه شوم و هر کاری بکنم! حسابش را کرده ام می دانم چه می کنم! بی ادب می شوم!
فکر کنم شیطان بد جو ری داره توی وجودت رخنه می کنه. اصلا بهش اجازه نده!! خودت باش! خوب مثل گذشته!!تو بد بودن رو بلد نیستی!
آره امثال شما رو که می بینم که هیچ رقمه به راه راست نمی گرایید شیطان می گوید از جنس دیگری باشم چون جنس شما چیز دیگریست
عزیزم مواظب خودت باش
فکر کنم نباید خشن و بی ادب باشم امروز اعصابم حسابی بهم ریخت فکر کنم چون که اعصاب بعضیا رو بهم ریختم