نمی دونم چرا مدام هر جا میرم خبر طلاق و جدایی می بینم!؟
البته اشعار عاشقانه هم زیاد به چشمم می خوره!؟
یه معلم داشتیم میگفت آخر عشق، طلاقه!؟
اما همه دوست دارند امتحانش کنند!؟
حرفای عاشقانه عجیب وسوسه ت می کنه که بری سمتش!؟
اون مهر و محبتی که تو کلامه خواستنیه!؟
اما در واقعیت نه طرفت برات از اون حرفای عاشقانه میزنه و نه مهر و محبتی درست و حسابی درکاره!؟
فقط یه مدت یه شور میفته بهت، بعدم فروکش می کنه!؟
نمی دونم تا حالا شده طرفتون اشتباه میفهمه چی رو شما دوست دارید چی رو دوست ندارید!؟
خوب این خیلی دلسرد کننده است!؟
با خودت میگی این آدم اصلا من رو درک نمی کنه، به من نمی خوره!؟
ولی با این حال دوسش داری!؟
تناقض عجیبیه و دست آخر تصمیم میگیری ول کنی و بی خیالش بشی!؟
اینم یه جور طلاقه زودرسه!؟
این بهتر از اینه که بعد از چند سال بخوای جدا شی!؟
عاشق آدم اشتباهی شدن خیلی تاوان بدی داره!؟
من همیشه دلم نمی خواست زود ازدواج کنم!؟
دلم می خواست پخته باشم و ازدواج کنم!؟
مثلا ۳۰ سالگی!؟
ولی این جور که بوش میاد تا ۴۰ سالگی هم ازدواج نمی کنم!؟
فقط یه نفر فهمید من چی دوست دارم!؟
اونم نامرد بود!؟
همیشه دوست داشتن دلیل ادامه نیست
پس چی دلیل ادامه است؟!