باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

برای جنگ

برای جنگ که آمدی خانه ی ما را نابود کنی!

چه بگویم؟

بگویم خانه ی خودت نابود باد؟!

اینکه می شود آرزوی باز هم پدید آمدن تو!؟

نه تو باید بروی!

برو به همان جا که ازش آمدی!

برو پیش شیطان!

به شیطان بگو تو از آتشی!

ما از آب و خاکیم!

آتش ما را می سوزاند!

چرا این قدر بر بشر خشم داری!

بشر که احمق است!

هزاران سال است به حرف تو گوش می دهد!

باشد ثابت کردی از ما  برتری!

ما را به حال خودمان بگذار!

آتش همیشه بد نیست!

اگر کنترل شده باشد سازنده است!

چرا از آتشت به نفع بشر استفاده نمی کنی؟!

که کردی!

که هر وقت دلت خواسته کردی!

داری چه کار می کنی با ما!؟

چرا روزگار فرشته بودنت را از یاد بردی؟!

تو که بالاخره گاهی رحمت می آید دوباره فرشته می شوی!؟

برگرد به روزگار خودت!

این جنگ را تمام کن!

آخر این قدر در شعله ی خشم سوختی چه شد؟!

بیا و دوباره راه مهر و دوستی را پیش گیر!

دوباره اهل شو!

به خاطر خودت، نه به خاطر ما!

اینکه لذتش بیشتر است موجوداتی دوستت داشته باشند و تو بر آن ها بزرگی کنی و آن ها تو را ولی نعمت خود بدانند!؟

تو که می توانی و بارها کردی!

آخر آدم یا هر موجودی با خدا لجبازی می کند؟!

خدا که دوستت دارد!

می دانی که اگر برگردی می بخشدت!

تو سال ها فرمانبردارش بودی یادش نرفته است!

خودت خدا را بهتر می شناسی!

آتش بر ما نیفکن!

نظرات 2 + ارسال نظر
خود خودم شنبه 6 آبان 1402 ساعت 12:32

این پستت من رو یاد سریال لوسیفر میندازه که تازگیا دارم‌میبینم
شیطاندهم توش مونده از کار بشر

ندیدم
دیروز اومدم فیلم انقلاب عیسی مسیح رو ببینم دیدم باز داره بهم پیام میده می خواد یه چیزی بهم القا کنه نگاه نکردمش
شیطان در واقعا بعد پنهان ما را بهمون نشون میده بعدی که حتی از خودمون پنهانش می کنیم هی میگه خودتو گول نزن تو اینی

سمیرا شنبه 6 آبان 1402 ساعت 11:10

امیدوارم حال همه مون بهتر بشه

امیدوارم مرسی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد