باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

مسئله ی حق

در یک مناقشه دو طرفه یا چند طرفه، هر کس خودش را حق می داند و طرف مقابلش را تعدی گر به حق خود می داند و دو طرف برای احقاق حق خود حاضر به هر کاری هستند.

متاسفانه چگونه به حق خود رسیدن درست آموزش داده نمی شود و هر کس به خود حق می دهد هر کاری با طرف مقابلش بکند و خودش را توجیه می کند که او حق مرا ضایع کرده است پس حقش این است که با اون من فلان کار را بکنم!

در صورتیکه اگر دقت کنیم یک نفر اول ظلم می کند و در جواب ظلم او طرف مقابل یک ظلم بزرگ تر انجام می دهد و بعد باز طرف اول جوابش را می دهد و این چرخه همین طور ادامه می یابد تا کار بالا می گیرد و حتی به خونریزی می رسد!

وقتی دو طرف از جنگیدن با هم خسته شده اند دیگر مهم نیست چه کسی اول جنگ را شروع کرد چیزی که مهم است این است که دو طرف به این نتیجه رسیده اند راه جنگیدن و دعوا با هم راه به جایی نمی برد و هزینه و خسارتش بیشتر است پس با هم صلح می کنیم و قول می دهیم دیگر هم را آزار ندهیم چون این جنگ به نفع هیچ کدام از دو طرف نیست!

البته این تجربه ی من است و شاید شما با آن مخالف باشید و در ضمن بستگی دارد که دو طرف چه ظلم هایی بهم کرده باشند، تا چه حدی از حد گذرانده باشند!

ولی چیزی که مسلم است حق با یک طرف نیست بلکه نسبی است و تشخیص آن با کسی است که به قانون و انصاف احاطه کامل داشته باشد و بی طرف باشد!

به امید عدالت!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد