یکی از داستان های آقای سروش صحت در مورد قهرمان زندگی بود یعنی مشاور مدرسه پسرشون بهشون گفته بود قهرمان زندگی پسرشون هستن حالا داستان رو اسپویل نمی کنم ولی با خودم فکر کردم قهرمان زندگی من کیه و بلافاصله با خودم گفتم انیشتین! نمی دونم اگر فیزیک می خوندم چی میشد اما می دونم مسیر زندگیم خیلی متفاوت میشد و دیگه خیلی از آدم هایی که الان می شناسم رو نمی شناختم و البته از لحاظ کاری هم نمی دونم چی میشد!
چند روز پیش یکی از همکلاسی های کارشناسی بهم پیام داد دنبال معلم کامپیوتر واسه هنرستان میگشت گفتم من بلد نیستم واقعیتش الان اصلا در شرایطی نیستم که برم سر کار!
چند وقت پیش روی یه گروه تلگرامی بودم برای افسرده ها بود البته اعضاش بیشتر دهه هفتادی و دهه هشتادی بودن و من با اون ها که چت می کردم احساس کردم جوان تر شدم و حالم بهتره با اینکه افسرده بودن و همه ش می نالیدن، فکر می کنم باید با جوان ها بگردم و نزدیک بزرگسال ها نشم و حتی آهنگهای جوونپسند گوش بدم هر چند اونا بیشتر راک و متال و خارجی گوش میدن ولی فکر می کنم جو آدم هایی هم که در ارتباط باهاشون بودم هم دخیل هست در این وضع من و نگاهم بیشتر به گذشته و گذشتگان بوده فکر می کنم بهتره به آینده و آیندگان هم نگاه عمیق تری کنم!