باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

ثروتمندی

به نظر من روش های پولدار شدنی که باب شده است و درس داده می شوند برای پولدار شدن کافی نیست.

رمز پولدار شدن این هست که حرص و طمع پول داشته باشی این طوری می شود پول روی پول گذاشت.

چه آدم هایی که پول در می آورند اما همه ش را خرج می کنند و پس انداز ندارند یا در محل دیگر سرمایه گذاری نمی کنند.

چه آدم هایی که ارثیه بهشان می رسد یا بلیت بخت آزمایی برنده می شوند یا توی شرط بندی برنده می شوند اما پولشان را راحت از دست می دهند.

در مملکت ما که تولید توی سرش می خورد کاری که سود ده هست  تجارت است البته عده ای دلالی را هم تجارت می دادند و آن هم پر سود است چون حکومت  نمی تواند دست دلالان را کوتاه کند و امتیازهای تجاری به کسانی خودش می داند می دهد.

ما و نه تنها ما بلکه اکثر کشورهای منطقه خام می فروشیم و بعد فرآورده ی همان مواد خام را می خریم نفت می فروشیم سنگ های معدنی را می فروشیم بعد فرآورده های نفتی می خریم و ...

ای کاش به جای سرمایه گذاری روی انرژی هسته ای روی پالایشگاه ها سرمایه گذاری میشد یا تکنولوژی کارخانجات وارد کشور می شد این ها را بچه های مدرسه ای می دانند اما نمی دانم چرا مسئولین نمی دانند! بگذریم.

اما تجارت برای این پر سود است که مثلا به چین سنگ معدنی می فروشی جایش اجناس چینی وارد بازار ایران می کنی البته اگر درستکار باشی وگرنه که خیلی اتفاقات دیگر این میان می افتد.

ایده هم اگر داشته باشی اگر شانس بیاوری و سرمایه گذار پیدا کنی می توانی پول خوبی دربیاوری البته که خیلی باید تلاش کنی.

اما روش های فروش و ثروتمند شدنی که در خیلی از کلاس های آموزشی، آموزش داده می شود از نظر من غیرشرافتمندانه و غیراخلاقی هستند!

مغلطه کاخ نشینی مساوی با مال مردم خوری

متاسفانه سال هاست یک عده در ایران به روش های گوناگون مردم را در مقابل مردم قرار می دهند و سطحی نگری را نشر می دهند.

یکی از این روش ها تحریک افراد از سطح اقتصادی پایین تر در مقابل افراد در سطح اقتصادی بالاتر است.

می گویند کاخ نشین ها حال کوخ نشین ها را نمی فهمند یا هر کس مال زیاد دارد حتما حقی را خورده یا مال مردم را خورده که به اینجا رسیده است.

در تاریخ بسیار کسان بوده اند که در کاخ زندگی می کردند اما به عدالت و شرافت معروف هستند کوروش بزرگ، انوشیروان نامدار، سلیمان نبی، یوسف پیامبر و ... همه یشان دغدغه ی مردم را داشته اند.

اتفاقا کار آنکه از نظر مادی در نعمت است از کار کسی که کم بضاعت است سخت تر است چون باید جلوی دلبستگی خود به مادیات را بگیرد و خویشتنداری بیشتری به خرج دهد.

متاسفانه مغلطه های از این دست در جامعه ی ما زیاد است افرادی می خواهند قشری گری و سطحی نگری را در جامعه زیاد کنند تا خودشان از آب گل آلود به وجود آمده ماهی بگیرند!