باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

انصاف در تجارت

هر کسب و کاری که داریم یکی از مهم ترین اصول، رعایت انصاف در تجارت است، فرقی نمی کند کسب و کارمان یک سوپر مارکت باشد یا یک شرکت بزرگ، چیزی که مشتری ها را جذب می کند علاوه بر کیفیت کالا یا خدمات، رعایت انصاف است!

اگر از حق مشتری بزنیم به این بهانه که در فشار اقتصادی هستیم یا سرمان شلوغ است بعدا ضرر بزرگ تری می کنیم و هر چه بدست آورده ایم را ممکن است یک شبه از دست بدهیم یا کارمای دیگری مثل بیماری سراغمان بیاید!

در ثانی، وقتی خودمان از دیگران انتظار داریم انصاف را در حق ما رعایت کنند و گله مندیم که هیچکس انصاف را رعایت نمی کند، چگونه خودمان انصاف را رعایت نمی کنیم و حق دیگران را پایمال می کنیم!

پس بیابیم برای خود و خدای خود، این چرخه ی باطل را شکسته و خود را به رعایت انصاف در کسب و کار و حتی همه زمینه های  دیگر زندگی ملزم کنیم!

ثروتمندی

به نظر من روش های پولدار شدنی که باب شده است و درس داده می شوند برای پولدار شدن کافی نیست.

رمز پولدار شدن این هست که حرص و طمع پول داشته باشی این طوری می شود پول روی پول گذاشت.

چه آدم هایی که پول در می آورند اما همه ش را خرج می کنند و پس انداز ندارند یا در محل دیگر سرمایه گذاری نمی کنند.

چه آدم هایی که ارثیه بهشان می رسد یا بلیت بخت آزمایی برنده می شوند یا توی شرط بندی برنده می شوند اما پولشان را راحت از دست می دهند.

در مملکت ما که تولید توی سرش می خورد کاری که سود ده هست  تجارت است البته عده ای دلالی را هم تجارت می دادند و آن هم پر سود است چون حکومت  نمی تواند دست دلالان را کوتاه کند و امتیازهای تجاری به کسانی خودش می داند می دهد.

ما و نه تنها ما بلکه اکثر کشورهای منطقه خام می فروشیم و بعد فرآورده ی همان مواد خام را می خریم نفت می فروشیم سنگ های معدنی را می فروشیم بعد فرآورده های نفتی می خریم و ...

ای کاش به جای سرمایه گذاری روی انرژی هسته ای روی پالایشگاه ها سرمایه گذاری میشد یا تکنولوژی کارخانجات وارد کشور می شد این ها را بچه های مدرسه ای می دانند اما نمی دانم چرا مسئولین نمی دانند! بگذریم.

اما تجارت برای این پر سود است که مثلا به چین سنگ معدنی می فروشی جایش اجناس چینی وارد بازار ایران می کنی البته اگر درستکار باشی وگرنه که خیلی اتفاقات دیگر این میان می افتد.

ایده هم اگر داشته باشی اگر شانس بیاوری و سرمایه گذار پیدا کنی می توانی پول خوبی دربیاوری البته که خیلی باید تلاش کنی.

اما روش های فروش و ثروتمند شدنی که در خیلی از کلاس های آموزشی، آموزش داده می شود از نظر من غیرشرافتمندانه و غیراخلاقی هستند!

روح فوتبال

یادم هست وقتی بچه بودم مجری های تلویزیون در مورد روح فوتبال و روح ورزش حرف می زنند. بعد خوندم فوتبال امروزه یک مذهب هست!؟

انتقادها به این جام جهانی زیاد شده است که چرا به مسائل و  مشکلات جهان پرداخته نمی شود با این حال بازی ها رنگ و بوی سیاسی گرفته است کنشگران دست به کارهای گوناگون می زنند.

فوتبال حرفه ای یک تجارت و صنعت است خارج از مسائل سیاسی و اجتماعی، روح فوتبال فراموش شده است اینکه از هر چیزی صنعت می سازند خودش جای بررسی دارد!

من نمی دانم کار درستی هست که فوتبال یا هر ورزش دیگری را تبدیل به صنعت کنیم یا وسیله ای برای کنش اجتماعی و سیاسی!؟

ولی فوتبال به عنوان یک ورزش دسته جمعی و گروهی واقعا روح دارد قواعد خودش را دارد هر چند حالا علمی شده است و انگار بازیکن ها را متحدالشکل می کنند منظورم از نظر استیل بدنی است قبلا این طور نبود.

شاید امشب بازی ایران و آمریکا را نگاه کنم این بازی در جنگ پیش آمده موثر است شاید در تاریخ نتیجه و هر کنشی در آن ثبت شود.

از نظر من فوتبال یک بازی قشنگ است برای تمرین زندگی اما تیم ملی و بازی اش البته که فرق دارد می تواند ما را بهم نزدیک تر کند.

صرفا می خواستم چیزی بنویسم و می دانم نوشته ام منسجم نیست گاهی این جوری از آب در می آید!