باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

پمپئی

یادم هست دانشجوی کارشناسی بودم که به روز مستندی از تلویزیون ایران پخش می شد در مورد شهری به نام پمپئی در ایتالیا، این بندر بسیار مرفه و زیبا بوده است و مردم در نعمت فراوان در این شهر زندگی می کردند اما اتفاقی که می افتد این مردم غرق لذت جویی می شوند و به کسانی که به آن ها می گفتند رو به راه درست بیاورید بی اعتنا بودند و روزی ناگهان آتشفشان در نزدیکی شهر فراوان می کند و همه ی شهر را گدازه و خاکستر در بر می گیرد و عده ی زیادی کشته می شوند حتی نمی توانند واکنش نشان دهند جالبست که این داستان آدم را یاد داستان های قرآن و نازل شدن عذاب بر سر مردمی که پیامبرانشان را قبول نداشتند می افتد!

اما من نکته ی دیگری می خواهم بگویم، آیا اگر این مردم دست از لذت جویی بر نمی داشتند آتشفشان فوران نمی کرد؟! طبق علم زمین شناسی خیر شاید قرن ها زمان برد تا آتشفشانی آماده ی فوران شود و جالب این جاست که مردم شهر خبر نداشتند زیر پایشان دارد چه اتفاقی می افتد و خوش و خرم زندگی می کردند!

حال سوالی که پیش می آید این است که اگر فوران آتشفشان حتمی بوده است آیا نافرمانی این مردم از خدایانشان نیز حتمی بوده است؟! به عبارت دیگر سرنوشت چیده شده بوده است تا این مردم بر اثر فوران آتشفشان بمیرند؟!
و باز آن سوال آیا جهان برنامه ریزی شده است؟! پس اختیار و انتخاب چه می شود؟!


پمپئی

آشنایی با شهر سوخته پمپئی-ایتالیا