باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

صحنه ی هنرمندی

همیشه برایم سوال بود که چرا خداوند این گونه دنیا را خلق کرده است و با  انسان ها مثل مهره های شطرنج بازی می کند تا اینکه در یکی از شرح های منطق الطیر عطار نیشابوری خواندم که دنیا مثل صحنه ی هنرمندی با شن روی شیشه است.

حتما دیده اید هنرمندانی که با شن روی شیشه طرح هایی می کشند و چقدر هم قشنگ هست اما دوباره خودشان طرح را خراب می کنند و طرح دیگری درست می کنند گویا زمان عطار هنرمندانی با خاک این کار را می کردند.

شاید با خودتان بگویید چرا این کار را می کنند!؟ این همه زحمت بکشی بعد خرابش کنی و دوباره بکشی؟! در جواب باید گفت این افراد عاشق طرح زدن هستند، عاشق کشیدن یک لحظه هم نمی توانند صبر کنند.

من این را می فهمم بچه که بودم با لگو ساختمان می ساختم من عاشق ساختن بودم هر دفعه هم بعد از چند روز خرابش می کردم و دوباره یک مدل جدید می ساختمش و هر دفعه چیزهای جدیدتری در مورد ساختن یاد می گرفتم.

خواهرم دوست داشت با خانه های لگویی من بازی کند با آدمک هایش کلی بازی می کرد و من همیشه فکر می کردم چرا حوصله اش سر نمی رود و او هم همیشه به من می گفت چرا هی خراب می کنی و از نو می سازی!؟ هم را نمی فهمیدیم!؟

بگذریم خداوند همیشه طرح های نو را بعد از خرابی می سازد و الان زمان خرابی است و ان شاءالله عمری باشد ببینیم بعد از این خرابی ها چه ساخته خواهد شد قطعا طرح قشنگی خواهد بود! به امید آبادی!