باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

من و دنیا

من داشتم چای می ریختم با خودم فکر کردم که یک کس های دیگری مسبب این وضع هستند من چرا این قدر حرص می خورم و فکر می کنم باید کاری کنم؟! 

آخر من که قدرت یا جایگاهی ندارم همه ی بارهای دنیا را هم نمی توانم به دوش بکشم! آیا این منطقی نیست!؟ عقل می گوید اندازه ی خودت بار بردار! وگرنه باز خودم را له می کنم!

آمدم اینجا این ها را بنویسم که دیدم خبرنامه ی یک وبلاگ دیگر آمده است رفتم اول آن را خواندم شکوه و ناله بود که وضعش خیلی خراب است زیر مشکلات داغون شده است.

خوب این همزمانی خیلی جالب بود و یک نشانه که من در حد توانم کمک کنم درست هست من از مال دنیا نتوانستم سرمایه ای جمع کنم و قدرت هم ندارم اما سرمایه معنوی دارم که اتفاقا با بخشش بیشتر هم می شود و خوب همین وبلاگ نویسی خودش کمک کننده است تا ببینیم چه می شود!؟

فعلا دارم وبلاگ های گوناگون را دنبال می کنم و شناخت روی آدم ها پیدا می کنم آخر من یک دردهایی کشیده ام دیگران دردهای دیگر دارند نسخه ای که برای من کار کرده قاعدتا برای آن ها کار نخواهد کرد پس به اتفاق خودشان یک راه دیگر برایشان باید بیابیم.