باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

خدا و آدم

می دانید خدا در قرآن میگه پروردگارت بر تو خشم نگرفته پس تو هم گدا را نران و یتیم را میازار!

در واقع آدم معامله با خدا می کنه نه آدم ها! آدم ها هر طور می خواهند باشند!

می دانم که هر چه بگذره با آدم های قالتاق تر از گذشته روبه رو می شوم و من هم باید پسندیده باهاشون رفتار کنم!

فکرهای خشمگینانه که نسبت به آدم ها دارم همیشه بوده از اول آدم ها با من خوب تا نکردند!

اما جاش که میرسه نمی تونم خشمم را روشون خالی کنم دلم نمیاد با آدم هایی مهربون بودم که می خواستن سر به تن من نباشه!

نمی دونم چه جوریه که خشم من در جایی که باید بروز کنه به شکل سکوت یا مهربانی بروز می کنه!

می دونید چند وقت پیش توی اینستاگرام یه نفر نوشته بود روانشناس بهش گفته تو دوست داری از بقیه نگهداری کنی چون که خودت اون محبت و نگهداری رو در بچگی دریافت نکردی!

دیدم منم همین طورم و البته داستان خشمم هم که به صورت مهربانی ظاهر میشه یه چیزی تو این مایه هاست اما هنوز نفهمیدم دقیقا چیه!؟