باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

دین و مردم و حکومت

اگر قرآن را بخوانیم مرتبا می بینیم که از گروه های مومنان و منافقان و کافران صحبت شده است.

مومنان گروهی بودند که ایمان راستین به اسلام داشتند، منافقان گروهی بودند که در ظاهر با مومنین خود را هم کیش نشان می دادند اما در باطن و قلب خود ایمانی نداشتند. کافران گروهی بودند که ایمان به اسلام نداشته و به زبان خود این را اعلام می کردند.

مشکل جامعه مسلمانان کافران نیستند که خودشان هستند مشکل منافقان هستند که تا وقتی نفعی در مسلمان بودن باشد مسلمان هستند و وقتی کار به جاهای سخت و امتحان می رسد دیگر حاضر به کشیدن سختی نیستند.

و این را هم بگویم که یک نفر می تواند اول مومن باشد بعد منافق شود یا کافر شود و بر عکس این هم صدق می کند.

اگر که مشکل اسلام منافقین هستند چرا کاری نکنیم که ایمان امتیازی برای افراد نباشد؟ ما که نمی توانیم با یک امتحان کتبی یا شفاهی بفهمیم یک نفر واقعا مومن است یا خیر؟! به جز زمان و سختی ها و امتحان های روزگار کسی نمی تواند ثابت کند کسی مومن است یا خیر!؟ در ضمن در طول تاریخ اسلام بسیاری از مومنان و اولیای خدا به دست به ظاهر ایمانداران کشته شده اند مثل امام حسین و مثل حسین حلاج و ...

حال که جمعیت زیاد شده است و قوانین مدنی به وجود آمده اند حکومت مرکزی شده است و مدیریت مردم دشوارتر شده است وقت آن نرسیده است که حکومت های اسلامی دست از امتیاز دهی بر اساس ایمان افراد برداشته و ایمان را امری خصوصی بدانند که در نقش افراد جامعه می تواند موثر باشد اما این به آن معنی نیست کسی که ایمان ندارد نقش خود را به درستی ایفا نمی کند زیرا او هم طبق قانون مدنی عمل می کند.

همان طور که می دانید بعضی از مناسک اسلامی برای تنظیم سیستم جامعه بنا شده اند مثل نماز جماعت و نماز جمعه یا هیئت های مذهبی اما امروزه با بودن شبکه های اجتماعی دیگر کسی از این شیوه های قدیمی استقبال نمی کند و مردم این قدر مشکل و مشغله دارند که ترجیح می دهند از حال همدیگر در شبکه های اجتماعی با خبر شوند.

چرا می خواهید مردم توده باشند و با آن ها به شیوه هایی که گذشتگان رفتار می کردند رفتار کنید؟! مردم امروزه سواد دارند و فکر می کنند به اینترنت دسترسی دارند می توانند با یک جستجو و چک ساده به منابع دست پیدا کنند و می خواهند خودشان برای خودشان تصمیم بگیرند نه اینکه یک سرپرست داشته باشند برای چنین شرایطی سیستم حکومت هم لازم است نو شود!

نظرات 1 + ارسال نظر
O پنج‌شنبه 26 آبان 1401 ساعت 09:32

دلم گرفته است
دیشب تا دیر وقت
در محله ی ما نارنجک پرتاب می کردند و از پشت شیشه ها صدای مرگ بر .... می آمد
ما مسجدی ها هم انگار نه انگار کارمان شده نماز جماعت و خواندن یک صفحه قرآن و گوش دادن به موعظه
هیچ ارگانی هم ظاهرا تمایل ندارد از این نیروی خفته ی فعلی برای ادب کردن این بی ادبان برنامه ریزی کند
و کار را سپرده اند به بسیج و نیرو های انتظامی
که بالاخره با فشار کار و استرس بالاخره خسته می شوند
یادمه اوایل انقلاب همین مسجدی ها محله را از هجوم ارازل و اوباش آنزمان با دست خالی حفاظت می کردند البته شهید هم می دادند ولی پایداری آن زمان بود که انقلاب را حفاظت کرد
دعا خوب است ولی در کنارش مرد میدان بود هم خوبست

خیلی ممنونم که انگار اصلا مطلب من را نخوانده اید یا اصلا برایتان مهم نبوده است چی نوشته شده است یا هم خواسته اید جواب دندان شکن به من بدهید مشکل همین شیوه ایست که شما و امثال شما پیش گرفته اید اگر شما فکر می کنید مخالفان شما مثل بیماری هستند باید بدانید با بی توجهی کردن به بیماری، بیماری بیشتر می شود و تمام بدن را بر می دارد اگر راست می گویید درمان کنید شما هر روز کاری می کنید که بیشتر و بیشتر مخالف پیدا کنید آخرش هم مشخص است

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد