باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

فلسفه غرب

امروز چند تا مقاله ی فارسی در مورد نیچه و هگل خوندم، به قیافه هاشون نمی خوره این حرفا رو زده باشند! من که اصطلاحات تخصصی فلسفی رو بلد نیستم، درک حرفاشون یه مقدار برام مشکل بود ولی فلسفه شون در مخالفت با دین مسیحیت هست و اتفاقا نگاهی به ایران باستان و زرتشت دارند، این خودش نشون میده هر آدمی به یه دینی نیاز داره، خیلی ها توی غرب مسیحیت گذاشتن کنار رفتن سراغ بودایی و هندو، آیین هایی که اصلا با فرهنگشون نمی خونه! خوب من نمی دونم کشیش های مسیحی چه کار می کنن که این جور میشه! یا مثلا تو ایران خیلی ها اسلام رو گذاشتن کنار رفتن سراغ مسیحیت! من جزو اون کسایی هستم که میگم که همه ی دین ها خوبه از هر کدومش میشه یه چیزی یاد گرفت در مورد فلسفه ها هم نظرم همین است اما راستش فلسفه هایی که باورهای دینی رو به چالش اساسی میکشه رو تا حالا به خوندنشون ادامه ندادم، قبلا می ترسیدم اما چون نمی خواستم باور کنم که می ترسم میگفتم طرف بی خدا است و حرفاش چرت و پرته! همین قدر منطقی!؟ الانم میدونم دیره ولی می خوام اصطلاحات تخصصی فلسفه رو یاد بگیرم تا بفهمم غربی ها تو چه جهانی زیست می کنند، اول لازمه فهمید و شناخت بعد نظر داد و قضاوت کرد، اسلامم این قدر توش جلو رفتم که در یه چیزایی تکون نخورم تازه روانشناسی هم می دونم فیلسوف بنده خدا رو از این لحاظ هم بررسی می کنم، یعنی فکر کنم لازمه پژوهشگرای روانشناسی این کار رو جدی جدی بکنن خودش یه جور نقده اون فیلسوفه، تازه خود روانشناسای قدیمی رو هم میشه روانشون رو از روی نظریاتشون بررسی کرد، دنیای جالبیه البته من صاحب نظر نیستم نظراتم برای خودمه، دیدگاهمه دیگه، تازه از نظرات من در مورد فیلسوفا و روانشناسان میشه به روان منم پی برد! خیلی با حاله، تازه من اطلاعات دینی و عرفانی خوبی هم دارم اینا رو میشه تلفیق کرد ولی هنوز خیلی کار دارم، فقط می دونم گره کار در فلسفه است، فلسفه ای که دین رو گذاشته کنار، در واقع معنا رو گذاشته کنار، چون که به نظر من این دینه که به عالم معنا میده وگرنه عقل خودت فقط به پوچی میرسه!؟

صحیفه ی سجادیه

من چند روز هست دارم کتاب صحیفه ی سجادیه رو می خونم خیلی خوبه و از متنش میشه بفهمی واقعیت اسلام چیه و قرآن را بهتر درک کنی.

مثلا تو دعای سوم در مورد فرشتگان میگه و میگه یه فرشته هست به نام روح، جالبه اون روحی که همه تفسیرهای گوناگون در موردش می کنند تو سوره ی قدر گفته در شب قدر نازل شده منظور ایشون هست گویا.

یا مثلا در دعای دوم پیامبر اسلام و کارهایی که برای اسلام کردن رو بیان می کنه لینکش رو می زارم حتما بخونید جالبه، پیامبر اسلام نه با همه ی مردم مهربان بوده نه اینکه خشن باشند هر کدوم رو در جای خود انجام می دادند.

دعای چهارم هم در مورد اصحاب و پیروان راستین پیامبر هست و اینکه ما که پیامبر رو ندیدیم میشیم تابعین، ان شاالله که ما هم پیروان صادقی باشیم.

این که هر روز یکی میاد یه روایتی از خودش میگه به خاطر این هست که می دونن ما کتاب های اصلی اسلام رو خودمون نمی خونیم و روشون فکر نمی کنیم و نمی ریم بهشون بگیم شما الکی میگید اینم سندش.

دیگه همه سواد داریم حتی تو اینترنت این کتاب ها هست خوندن هر روز دو صفحه کار سختی نیست ظرف چند ماه تموم میشه اما ما همین کار رو پشت گوش می ندازیم به خدا از خودمون دریغ می کنیم!

دعای دوم صحیفه ی سجادیهhttps://erfan.ir/farsi/sahifeh2/10011/%D8%AF%D8%B9%D8%A7%DB%8C-2-%D8%AF%D8%B9%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%D8%B5%D9%84%D9%88%D8%A7%D8%AA-%D9%88-%D8%AF%D8%B1%D9%88%D8%AF-%D8%A8%D8%B1-%D8%B1%D8%B3%D9%88%D9%84-%D8%AE%D8%AF%D8%A7-%D9%88-%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%88%D8%B5%D8%A7%D9%81-%D8%A2%D9%86-%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA(%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D9%86%D8%B5%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86)

کادوی روز پدر

می بینم که امسال خدا غافلگیرمون کرده و کل کشور به مناسبت روز پدر برفی و بارونیه!

امروز یه چیزی خوندم از امام محمد غزالی، میگفت فساد مردم از فساد حاکمان و سلاطین هست و فساد حاکمین و سلاطین از فساد علما!

حالا ما یه مشکلی داریم علمای دین و حاکمانمون یکی شدند!

کلا که خیلی ها هم ضد دین شدند و میگن این مناسبت ها مال جمهوری اسلامی هست و مردم نباید جشن بگیرند!

کلا همه چیز قاطی شده دین رو بخوای حفظ کنی یه عده ازش بهره برداری سیاسی می کنند، جلوی سیاست و ایدئولوژی بخوای وایسی مجبوری ضد دین بشی!

بارها فکر کردم که منم حجابم رو بردارم چون یه کنش سیاسی هست اما باز گفتم نه دین فردی اولویتش بالاتر از کنش سیاسی هست، شاید واقعا این جور موقع ها اعتقاد و ایمان واقعی مشخص بشه!

نمی دونم خود دین اسلام چه ابزاری داره که به وسیله ش بشه جلوی سیاسیون دین نما ایستاد، آخه انگار دفعه ی اول نیست که این اتفاق میفته، قبلا هم بسیار حاکمان بودند که به دین تظاهر می کردند!؟

اسلام شیخ بهایی

امروز در کشکول شیخ بهایی خوندم خداوند بنده ای را که از روی نادانی گناهی کرده باشد هر چند به عمد خواهد بخشید چون شیطان آن گناه را در چشم او زیبا جلوه داده بوده پس در توبه و پشیمانی همیشه بازه!

برای مثال هم برادران یوسف رو مثال میزد که یوسف بهشان گفت آن موقع که در حق من بدی کرده بودید نادان بودید و شیطان بدیتان را در نظرتان زیبا جلوه داده بود، حالا این جملاته من هست البته!

من یادم هست بچه بودیم میگفتن اگر گناهی از عمد انجام بدید هیچ وقت خدا توبه ت رو قبول نمی کنه البته شاید این رو می گفتند که ما بترسیم و فکر نکنیم خدا که می بخشه پس ما گناه کنیم البته همین حرف هم از روی نادانی هست و شیطان داره گناه رو زیبا جلوه میده!

ولی چقدر اسلام شیخ بهایی فرق داره با فرقه های دیگه البته خود ایشان که فرقه درست نکردند اما حتی مولانا هم نگاه ایشان را ندارد، نمی دانم چه بگویم فقط باید گفت باید ازش یاد بگیریم تازه پیامبر هم نبوده!


پی نوشت: خود شیخ بهایی هم این تفسیر رو از امام حسین نقل می کنه!


بعدنوشت: البته یه جا که چند روز پیش خوندم میگه اونایی که حسرت دنیا رو دارن همراه با اونایی که تو دنیا به جاه و مال رسیدن مجازات میشند، خوب مگه این افعال از کسی که نادانه سر نمی زنه؟!

یا مثلا تو قرآن میگه به کافران و طغیانگران مهلت داده میشه اما وقتی عذاب بیاد دیگه توبه شون پذیرفته نمیشه، مثلا فرعون وسط رود دریا ایمان آورد به حرف موسی اما دیگه دیر بود و دریا یلعیدش!

حکایت شیخ ابوسعید ابوالخیر


شیخ ابوسعید ابوالخیر برنشست «بر اسب» با مریدان.
در راه رافضتی از خانه بیرون آمد ، شیخ را دید با جمع ، لعنَت آغاز کرد.
جماعت قصد زخم او کردند.
شیخ گفت: آرام گیرید ، باشد که بدان لعنت بر وی رحمت کنند.
جمع گفتند: چگونه رحمت کنند بر کسی که بر چون تویی لعنت کند؟!
شیخ گفت معاذالله ، او لعنت بر ما نمی کند او پندارد که ما بر باطلیم و او بر حق ، او لعنت بر آن باطل می کند برای خدای را.
و آن مرد ایستاده بود و آن سخن که شیخ می گفت می شنود ، حالی در پای اسب شیخ افتاد و گفت: ای شیخ توبه کردم ؛ بر حق تویی و بر باطل من ؛ اسلام عرضه کن تا به نو مسلمان شوم.
شیخ مریدان را گفت: دیدی که لعنتی که برای خدای کنی چه اثر دارد!


اسرارالتوحید
فی مقامات شیخ ابوسعید ابوالخیر
محمد بن منور ، ص ۵۹