ببخشید واقعا مرا ببخشید، نمی خواهم احساستان را بالا و پایین کنم، نمی خواهم با شما بازی کنم اما شما تغییر کرده اید و من نمی دانم چه تغییری کرده اید، دیگر مثل سابق نیستید و از قضا من آن آدم را دوست داشتم، ببخشید ببخشید من عاشق حقیقی نبودم، با اندک تغییری عشقم به باد فنا رفت اما خودتان ببینید وقتی من عاشق نیستم دیگر اصلا در کنار هم بودنمان به درد نمی خورد، من برج زهر مار باشم شما خودتان خوشتان نمی آید!؟
نمی دانم امشب چرا نگران شدم، خودم می دانم حس های من اشتباه است، امشب هم شب حرف های عاشقانه نیست، فکر من را از سرتان بیرون کنید، به فکر خودتان و حال خودتان باشید!؟
یعنی با من نبودی؟
عاشقت رو رها میکنی؟
الان تو این متن با کی بودی نتونستم درک کنم مثل متن متانت
با یه نفر که امیدوارم نوشته هام بهش برسه