باده ی دل

باده ی دل

راه امشب می کشد سویت مرا
باده ی دل

باده ی دل

راه امشب می کشد سویت مرا

کودک ماندن

بنده بچه بودم مادرم می گفت بچه ها رو هول نده، یه موقع یکی می خوره زمین سرش می شکنه!

بازی هایی که هول دادنی بود مثل صندلی بازی رو نمی کردم، جوگیرم نمی شدم که همه دارن هول میدن منم هول بدم، از اینکه توی یه بازی الکی هم ببازم احساس شرم نمی کردم، اصلا مهم نبود، اونایی که بردن مگه بهشون چی دادند؟!

بابام وقتی بچه بودم میگفت مردم مثل گوسفندند، از خودشون نمی فهمند، گله ای زندگی می کنند، گله ای یورش می برن یه جا!؟

حرفش زشت بود ولی راست بود، منم اون موقع فهمیدم با جماعت نباید همراه بکشم، یک گوشه ای زندگی خودم رو بکنم، به داشته هام راضی باشم!؟

بعدا که بزرگ تر شدم فهمیدم از قصد مردم رو این طور کردند، واقعا نمی دونم چه دشمنی با مردم دارند ولی تقصیر خود مردمم هست که از مغزشون استفاده نمی کنند، می گذارند دیگرون بگردونندشون!؟

منتها خیلی کم هستند کسایی که متوجه بشند، بیشتر مردم عقل و هوششون در حد کودک هست یعنی از اون کودکی زیر دبستان منم کوچکترند!؟ کاریشم نمیشه کرد!

نظرات 3 + ارسال نظر
حنا چهارشنبه 29 شهریور 1402 ساعت 16:42

توده مردم کتاب خوان نیستن و این روند پیشرفت اجتماعی رو خیلی کند میکنه

پس چگونه توده ی مردم رو آموزش بدیم؟

گیل‌پیشی سه‌شنبه 28 شهریور 1402 ساعت 19:30 http://Www.temmuz.blogsky.com

با سمیرا جان موافقم

سمیرا سه‌شنبه 28 شهریور 1402 ساعت 12:25

میشه کاری کرد، فرهنگ بهتر با آموزش بدست میاد ولی آموزش باید براش هزینه بشه. ان شاءالله توی یک سیستم بهتر که در آینده خواهیم داشت این هزینه رو متقبل بشن

درسته ان شاالله

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.