باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

پشیمان شدم

الان باز پشیمان شدم

می خوام نوشته هام رو پاک کنم

یعنی این قدر بدم که می خوام یکی رو بکشم!؟

نمی دونم این چیه تو من که یهو فوران می کنه!؟


بعدنوشت: الان باز پر نفرتم، نمی تونم ببخشم، حقش نیست بخشیده بشه!؟ وقتی من این جوریم وای به حال آدم بدا!؟

نظرات 2 + ارسال نظر
محیا سه‌شنبه 4 مهر 1402 ساعت 15:18

میشه پاشی بری بیرون؟
ی کوچولو خرید کنی نفس بکشی و به طبیعت گوش بدی و ببینی و بگذری ؟ پست آخرمو بخون شاید کمکت کرد

اصلا حال بیرون رفتن ندارم
بهتر شدم با یکی از دوستام حرف زدم و از مولانا خوندیم بهتر شد

سمیرا سه‌شنبه 4 مهر 1402 ساعت 13:04

واسه بقشیدنش عجله نکن، بقشیده شدن طرف هم به معنای وارد کردن دوباره شون به زندگیت نیست. به نظرم بسپار به خدا و بگو خودت روز جزا برامون حساب کن و دیکه سعی کن بهش فکر نکنی

نه الان مشکل من اون آدم نیست مشکل حس های خودمه که آزارم میده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد