درباره من
در گلویم گیر کرده زخم یک بغض غریب
ادامه...
جدیدترین یادداشتها
همهبایگانی
- اسفند 1403 95
- بهمن 1403 99
- آذر 1403 3
- آبان 1403 39
- مهر 1403 19
- شهریور 1403 43
- مرداد 1403 23
- تیر 1403 29
- خرداد 1403 47
- اردیبهشت 1403 51
- فروردین 1403 41
- اسفند 1402 21
- بهمن 1402 55
- دی 1402 56
- آذر 1402 70
- آبان 1402 82
- مهر 1402 91
- شهریور 1402 94
- مرداد 1402 78
- تیر 1402 48
- خرداد 1402 83
- اردیبهشت 1402 57
- فروردین 1402 62
- اسفند 1401 67
- بهمن 1401 54
- دی 1401 115
- آذر 1401 123
- آبان 1401 77
- مهر 1401 10
جستجو
آمار : 169764 بازدید
Powered by Blogsky
قونیه رفتن
هیچ می دانید رفتن به قونیه برای گرامیداشت مولانا هیچ فرقی با رفتن به کربلا برای زیارت امام حسین ندارد؟!
هر دو یک فعل هستند فقط ظاهرشان عوض شده است، ارادت از ولی خدایی به ولی خدایی دیگر تغییر کرده است، شکل و شمایلش عوض شده است!
این پدیده ها نشان می دهد ایرانی هنوز خواب است و گم در شرطی شدگی های تاریخی!
ماهش
یکشنبه 9 مهر 1402 ساعت 09:40
کاملا موفقم اتفاقا من هم تو وبلاگ خودم حسابی به مولانا پرداخته ام
مثلا رابطه ی مشکوک مولانا با شمش
معشوق همین‌جاست
آفرین دقیقا
اره خیلی از کارایی که ماها میکنیم در اثر جو گیری است و اصلا دنبال تکامل وجود نیستیم
شما من از روی نوشته هاتون گاهی فکر میکنم خیلی جوونید
گاهی اما به نظر خیلی پخته می آیید
یک تناقض عجیبی و شیرینی دارید!
خوب دیگه این ماییم
مساله سر آگاهی هست
اینه از روی شناخت واقعی باشد در اثر تقلید یا جو گیری
کربلا رو هم‌اگر کسی به آگاهی رسیده باشه که دوای دردش هست باید بره و هر جای دیگری اصلا
کلا ما ملت جوگیری هستیم
بله من منظورم این نبود کربلا نریم ولی بعضیا هر سال میرن و هیچ تاثیری روشون نمی زاره چه کربلا ، چه مشهد، چه قونیه، چه مکه، چه ....
صرفا سیر و سیاحت و سفر و خریده
اره فرق نداره شوهرم عاشق مولانا بود و ما ی سر قونیه رفتیم
چه جالب