در یک گروه مراقبه عضو هستم، امروز بحث آقای دکتر الهی قمشه ای بود، بچه ها می گفتن مبلغ دینی هست منم گفتم ایشون استاد الهیات دانشگاه تهران بودن!
بچه ها میگفتن سخنرانی هاشون در مورد مولانا و سعدی و حافظ گوش بدید منم گفتم این اشخاص هم عارف دین هستند و تفسیر جدیدی از اسلام دادند!
خلاصه بحث بالا گرفت، حرف های همیشگی در مورد بد بودن اسلام رو زدند، منم گفتم دین یه امر شخصی هست، شما نمی خواید اسلام داشته باشید نداشته باشید!
ولی جالبه کسایی باهام بحث کردند که من قبلا باهاشون در موضوعات دیگه ای حرف زده بودم و می دونستم آدم های مهربونی هستند اما متاسفانه اتفاق بدی که افتاده اینه که همه زده شدند از دین، اونم فرقی نمی کنه چه دینی، حتی اینجا هم از دین می گم بازخوردهای عجیبی می گیرم و آدم می مونه چه کار باید کرد؟!
میگن اگه آدم میخواد مردم ازش متنفر بشن باید از دین و سیاست صحبت بکنه. منم تا جایی که میتونم سعی میکنم وارد این حوضه ها نشم چون هم در دین و هم در سیاست بحث منطقی کردن اصلا معنایی نداره.
والا چی بگم!؟
مردم همین جوریش از من متنفرن!؟
دقیقا درکت می کنم، محیط به صورت وحشتناکی ضد دین هست، نمیشه گفت اهمیت ندیم حله، چون با آدم وارد بحث میشن، خیلی مهمه که آدمای دور و برت تفکراتشون مثل خودت باشه، چون تفاوت ها باعث تنش میشه مخصوصا اگه اون آدم ها در واقعیت روشنفکر نباشن، روشنفکر به معنی اجازه نفس کشیدن دادن به بقیه، الان هر شخصی که دین رو قبول نداره، خودش رو مترقی و دیندارهارو عقب افتاده می بینن، درحالیکه میتونه برعکس باشه. یا زیاد بحث نکن یا اطرافیانتو با همفکران خودت بیشتر پر کن، مگه اینکه مخالفان اندیشه ت آدم های عمیقا آزاد اندیش و روشن ضمیری باشن
