باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

واقعیت های زندگی

شما که ازدواج کردید آیا چشماتون روی واقعیت های زندگی باز شده؟

من فکر می کنم من هنوز دنیا رو کودکانه می بینم و البته تو خانواده بسته ای هم بودم خیلی مراوده با افراد مختلف نداشتم!

چند سال اخیر سعی کردم معاشرت هام رو بیشتر کنم، خوب بود نمیگم خوب نبود اما کافی نبود!

دوست داشتم دایره ی دوستام زیاد بود اما از طرفی زیاد حوصله ی آدما رو ندارم، تنهایی رو از یه لحاظ هایی ترجیح میدم اما تو تنهایی آدم رشد نمی کنه!

دیگه واقعا از کتاب خوندن خسته شدم اما کار دیگه ای ندارم سر کارم نمی تونم برم!

نظرات 2 + ارسال نظر
محیا سه‌شنبه 2 آبان 1402 ساعت 15:34

نگرشم به عشق تغییر کرده

اوه چه تغییری؟

سمیرا دوشنبه 1 آبان 1402 ساعت 13:17

صحبت هات جالب بود، ولی توی تنهایی و با کتاب به نظرم آدم بیشتر رشد میکنه، هر چقدر هم آدم سرش شلوغ باشه باید با تنهاییش روبه رو بشه، از نظر من تنهایی بیشتر از شلوغی باعث رشد میشه، البته ممکنه برای همه متفاوت باشه، برای من اینجوریه

خوب بستگی داره تو چی می خوای رشد کنی!؟
یه چیزایی سینه به سینه منتقل میشه تو کتابا نیست به خصوص حرفای زنانه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد