باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

من واقعا خسته شدم!

من واقعا خسته شدم، نوشتنم که کمک چندانی به بقیه نکرد می خواستم راه و روش خودشناسی رو نشون بدم که این روشم به درد کسی نخورد!

الان حالم خوبه، نمی خوام با زیاد نوشتن و زیاده گویی کاری کنم که دوباره حالم بد بشه و برای خودم و دیگران مشکل درست کنم، درد و رنج تو این دنیا زیاده نمی خوام بانی درد و رنج بیشتر باشم!

حرف زدن فایده نداره، چون یه عده اصلا گوش نمیدن اتفاقا شاید حرفای من روی کسایی اثر کرد که خودشون توی مسیر بودند، نه اون هایی که کلا این چیزا رو رد می کنند!

به هر حال اگر یک نفر هم از حرفای من سود برده باشه من خوشحالم و وظیفه م رو انجام دادم، حالا می خوام یه مدت ننویسم، نمی دونم چقدر طول بکشه، برام دعا کنید گیرم از روی سیاست برطرف بشه چون همه ش برای خودم گناه درست می کنم!

دیشب یاد کارتون پسرک غازچران افتاده بودم می رفت حاکم رو تنبیه می کرد در واقع خودشون این چیزا رو به ما تزریق کردند وگرنه ما سرمون به زندگی خودمون بود، من در خودم نمی بینم کسی رو بخوام تنبیه کنم حالا زبونی شاید اما در عمل نه!

کارای خوب بکنید، براتون عشق و محبت و بی نیازی آرزو می کنم، آرزو می کنم راه خودتون رو پیدا کنید، آرزو می کنم این دنیا و اون دنیا خوشبخت و باسعادت باشید، خوبی و بدی دیدید ببخشید، خیر پیش، خدانگهدار

نظرات 3 + ارسال نظر
سمیرا شنبه 30 دی 1402 ساعت 11:46

سلام عزیزم، روزت بخیر و شادی اتفاقا حرف های جالبی زدی، یه سری حکایت های خیلی قشنگ رو برامون تعریف کردی که بابتشون ممنونم حتما استراحت کن، آدم یه وقتایی حوصله نداره، هر وقت که دوست داشتی برامون بنویس عزیزم در ضمن، من تورو درک می کنم چون این ویژگی تورو داشتم که به شدت از خودم متوقع بودم و تمام بار و مشکلات دنیا رو وظیفه خودم می دونستم و چون اغلب کاری هم از دستم برنمیومد ، نزدیک بود از پا دربیام، که با تمام وجود از خدا کمک خواستم و واقعا هم خدا بهم کمک کرد الحمدالله من متوجه شدم که باید اون کارهایی که در توان من هست انجام بدم، اون کارهایی که نزدیک من هست، مثلا من برای اینکه به یه سری آدم که دوست داشتم نمیتونستم کمک کنم عذاب وجدان فوق العاده زیادی داشتم، بعد فهمیدم خب اون نیکی روزی من نیست، بابد بپذیرم ولی الی ماشاالله کار نیک هست که میتونم انجام بدم، پس اگه گیربدم به کارهایی که نمیتونم این وسوسه شیطان برای آزار دادن من هست. خلاصه پذیرش همین امر اتفاقا باعث شد که کمتر خودم و بقیه رو اذیت کنم و کارهای ساده و کوچیک اما باارزش بیشتری انجام بدم کار خوب تاثیر خودش رو میگذاره ولی اینکه بخواییم خیلی تاثیرگزار باشیم و یا اثر کار خوبمون رو زود ببینیم هم درست نیست. خلاصه عزیزم حرف های دل خودم بود، تو ماشاالله تو این داستان ها خودت تدبر بیشتری کردی هر کاری می کنی، در پناه خدا باشی ان شاءالله

مرسی سمیرا جونم
ممنونم که درکم می کنی و ممنونم بابت پندهات
خوشحالم که نوشته هام مفید بوده

به عمت سر بزن ننهمراقب خودتم باش

باشه عمه جون شما هم مراقب خودت باش

Pariiish شنبه 30 دی 1402 ساعت 03:53 http://Magicgirl.blogsky.com

امیدوارم زودتر حالت خوب شه و باز بنویسی
هوای خودتو داشته باش.

مرسی پری جون
شما هم مراقب خودت باش

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد