باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

خداحافظی

امروز یه کلیپ دیدم می گفتن خوب و محترمانه خداحافظی کنید، منم اومدم از شما مخاطبان گرامی خداحافظی کنم این چند سال پایه م بودید ممنونم!

البته من اینجا رو راه انداختم چون فهمیدم از خودخوری زیاد بیمار شدم و گاهی هم در برون ریزی درونیاتم زیاده روی کردم امیدوارم باعث ناراحتی شما نشده باشم!

من دیگه به یه بن بست رسیدم، از طرفی عاشق کسی هستم و خوابشو می بینم که منو نمی خواد، از طرفی تنهایی و بیماری داره داغونم می کنه و همه چی زندگیم بهم ریخته، دیگه خسته شدم اما راه چاره ای هم ندارم، دو روز ورزش کردم بیشتر از یک هفته است کمرم گرفته و ام آر آی هم دادم که نشون میده وضعیت کمرم نرمال نیست!

قرار بود بی نیاز بشم اما از هر موقع دیگه نیازمندتر هستم!؟

یه معلم داشتیم همیشه می گفت شما رو به خدای بزرگ می سپارم، منم شما رو به خدای بزرگ می سپارم! خیر پیش

سال نو پیشاپیش مبارک!

من واقعا خسته شدم!

من واقعا خسته شدم، نوشتنم که کمک چندانی به بقیه نکرد می خواستم راه و روش خودشناسی رو نشون بدم که این روشم به درد کسی نخورد!

الان حالم خوبه، نمی خوام با زیاد نوشتن و زیاده گویی کاری کنم که دوباره حالم بد بشه و برای خودم و دیگران مشکل درست کنم، درد و رنج تو این دنیا زیاده نمی خوام بانی درد و رنج بیشتر باشم!

حرف زدن فایده نداره، چون یه عده اصلا گوش نمیدن اتفاقا شاید حرفای من روی کسایی اثر کرد که خودشون توی مسیر بودند، نه اون هایی که کلا این چیزا رو رد می کنند!

به هر حال اگر یک نفر هم از حرفای من سود برده باشه من خوشحالم و وظیفه م رو انجام دادم، حالا می خوام یه مدت ننویسم، نمی دونم چقدر طول بکشه، برام دعا کنید گیرم از روی سیاست برطرف بشه چون همه ش برای خودم گناه درست می کنم!

دیشب یاد کارتون پسرک غازچران افتاده بودم می رفت حاکم رو تنبیه می کرد در واقع خودشون این چیزا رو به ما تزریق کردند وگرنه ما سرمون به زندگی خودمون بود، من در خودم نمی بینم کسی رو بخوام تنبیه کنم حالا زبونی شاید اما در عمل نه!

کارای خوب بکنید، براتون عشق و محبت و بی نیازی آرزو می کنم، آرزو می کنم راه خودتون رو پیدا کنید، آرزو می کنم این دنیا و اون دنیا خوشبخت و باسعادت باشید، خوبی و بدی دیدید ببخشید، خیر پیش، خدانگهدار

راستش می دانی!؟

راستش می دانی دیگر آن طور احساس عاشقانه ندارم!؟

دیگر نفرت هم ندارم!؟

پاک شدم!؟

دارم بی نیاز می شوم!؟

بی نیازی کامل از همه چیز و همه کس!؟

دیگر نمی توانم عشق خوبی برایت باشم!؟

من بهتر است تنها باشم!؟

برایت عشق جدید پیدا می کنم!؟

شاید همان خانم که در خوابم بود!؟

که نمی شناختمش!؟

می دانم از این حرفم ناراحت می شوی!؟

ولی چاره چیست!؟

دیگر حرفی نمی زنم تا پیغام برسانی!؟

من دوستت دارم و بهت افتخار می کنم!