باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

وقتی ناامید می شوی!

انسان وقتی ناامید می شود و خود را گرفتار در باتلاق می بیند صدایی در درونش از او می خواهد که به موجودی قدرتمند و توانا متصل شود و از او بخواهد تا کمکش کند!

البته خدا خیلی از مواقع کمک انسان می کند و انسان هم وقتی خرش از پل می گذرد و از مهلکه به سلامت عبور می کند باز خدا را فراموش می کند!

اما گاهی انسان از خدا هم ناامید می شود یعنی هر چه خدا خدا می کند جوابی نمی گیرد اینجاست که می فهمد تنها واگذاشته شده است حال دیگر باید روی پای خودش بایستد البته کماکان یاد خدا به قلبش قوت می بخشد اما چاره ای جز صبر و استقامت ندارد، توانش تمام می شود و درد تمام وجودش را می گیرد اما حس ادامه ی بقا او را به تحمل سختی ها و مصائب تشویق می کند، چیزی که به او امید می دهد این است که همیشه این گونه نمی ماند و روزهای خوب خواهند رسید شاید سال ها در درد و رنج باشد تا بالاخره گشایشی حاصل شود اما متاسفانه داستان دنیا این گونه است، رنج کشیدن بخشی از بزرگسالیست، خستگی و درماندگی برای همه هست اما بالاخره روزهای خوب هم هستند و می آیند و می روند انتظار اینکه دنیا به کام من بچرخد و خوشی  و لذت مرا نامین کند یک انتظار کودکانه است!

برای بهتر زیستن لازم است که قوانین دنیا را بدانیم و توقع بیجا از دنیا نداشته باشیم این جوری برای خودمان بهتر است اگر سخت و جدی بگیریم دنیا بر ما سخت می گردد اما اگر بزرگ فکر کنیم و زندگیمان را محدود به خودمان نکنیم و اشل بزرگ دنیا را ببینیم و بفهمیم این سختی ها را اگر درست معنا کنیم می توانیم ساخته شویم دیگر مسئله سخت و بقرنج نخواهد بود!

نظرات 4 + ارسال نظر
میم تهرانی یکشنبه 5 فروردین 1403 ساعت 08:34 http://.....

سلام ماهش عزیز
کامنت بنده دقیقا در راستای تایید پست شما بود نه خطاب به خودتون!!برداشت بد نکنین لطفا!

سلام از بنده
آها بله ممنونم

میم تهرانی یکشنبه 5 فروردین 1403 ساعت 08:25 http://.....

خلق الا نسان فی کبد!

انسان خلق شده تا با تحمل رنج ها ساخته شود!

خسته شدم!

میم تهرانی شنبه 4 فروردین 1403 ساعت 22:42 http://.....

یاایهالانسان؟
ما غرّکَ بربّکَ الکریم؟
چی سبب شده که به خدای کریم فخر فروشی کنی؟!
خلق الانسان کان ضعیفا!
درین درگه. که گه گه. کَه ؛کُه و...کُه؛ کَه شود ناگه!
مشو غره زامروزت ...
که فردا را نئی آگه!

آیا من غره شده ام؟!

سمیرا شنبه 4 فروردین 1403 ساعت 21:44

«اینکه دنیا به کام من بچرخد و خوشی و لذت مرا تامین کند یک انتظار کودکانه است!» این جمله تو خیلی دوست داشتم

مرسی عزیزم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد