امروز فهمیدم دچار یاس فلسفی شدم! حالا من فیلسوف نیستم ولی از فیلسوفا و نظراتشون پیروی کردم و به اینجا رسیدم!
به نظرم دو حالت داره یا در این باتلاق فرو می روم یا فرجی می رسه و یه چیزی پیدا می کنم تا حالم رو خوب کنه!
به ما از بچگی آموخته بودن زیاد فکر کردن هنره اما تجربه ی زیسته ی من میگه زیادی درگیر ذهنت بشی ذهنت تباهت می کنه!
مولانا میگه خیلی از بهشتیان و مومنین ابلهان هستند چون درگیر ذهن نیستند و زیادی تو هر چیزی فکر نمی کنند و در همه چیز شک نمی کنند، راحت می پذیرن و زندگیشون رو می کنند!
و اتفاقا اکثر عقلا و فیلسوفان جهنمی هستند! خود مولانا هم که میگه اندیشه رو رها کرده و دیوانه شده تا به خدا برسه!
منم دیوانه شده بودما نمی دونم چی شد خود به خود عقلم برگشت و نشست اون بالا و شروع کرد باز به افاضات!؟
به یاس فلسفی ات بگو وسط خاورمیانه شلم شوربای عزیز دل،
اصلا بامزه نبود!