باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

چرا انقلاب اسلامی برای عده ای این قدر مهم است؟!

چرا انقلاب اسلامی برای عده ای این قدر مهم است؟! چرا حاضر هستند اگر امام زمان با آن مخالفت کند با امام زمان مخالفت کنند؟! مگر قرن ها نیست که منتظر منجی هستند؟! پس چطور می خواهند به او پشت کرده و از انقلاب دفاع کنند؟!

آیا این مردم انقلابی که خودشان کرده اند را مقدس می دادند؟! چرا؟! چرا حاضر هستند همه چیز خودشان را بدهند و آن را حفظ کنند؟! چگونه یک انسان به این جا می رسد؟!

مگر حکم امام زمان، حکم خدا نیست؟! و سرپیچی از حکم خدا مسلمانی را باطل نمی کند؟! مگر سرپیچی از فرمان خدا و به دنبال چیز دیگری رفتن شرک نیست؟!

ما که کسی نیستیم اما پیامبر خدا هم نتوانست مشرکان را مجاب کند که دست از شرک بردارند 

اگر قرآن می خوانید ترجمه اش را هم بخوانید و به شباهت زیاد روزگار ما و روزگار پیامبر اسلام پی ببرید. این کتاب هنوز هست و کاملا شفاف رفتارهای هر گروه از انسان ها را بیان می کند.

اگر می خواهید روح آن ها که در راه اسلام شهید شدند و گمان می کردند این نظام عدالت علی را برقرار خواهد کرد پایمال نشود چیزهایی که امروز مشاهده می کنید که از سران نظام سر می زند را انکار نکنید آن ها تکیه بر تختی زده اند که زیرش خون  و جاریست. فساد بیداد می کند. جرم و جنایت بیداد می کند. اگر می خواهید خون آن یارانتان پایمال نشود جلوی این ها را بگیرید

 کلاهتان را قاضی کنید آیا اشتباه متوجه نشده اید؟!

رضای خدا، رضای خلق خدا

انسان در مراحلی از زندگی اش بین دو راهی ها یا چند راهی ها گیر می افتد. بین این که مردم اعم از خانواده و دوستان و همکاران و غریبه ترها را راضی نگه دارد یا کاری را بکند که خوشایند آن ها نیست اما خوشایند پروردگار است.

گاهی هم رضای خداوند در گرو رضای مردم است گاهی هم رضای خداوند در دوری از مردم است این مردم هستند که مشخص می کنند چگونه؟

این گونه که اگر مردم بنده های خداوند باشند رضای آن ها از من برای خداوند مهم است اما اگر همین مردم از خدا دور باشند در بر خلاف رفتار پسندیده نزد خدا رفتار کنند رضای خدا در مدارا با این افراد است نه نزدیکی و رضایت آن ها.

در ضمن شرکی وجود دارد که آن برتر دانستن رضای مردم به رضای خداست گویا رضای مردم از ارجحیت بیشتری از خداوند برای من نوعی بر خوردار است یا انجام دادن کاری برای ستایش شدن از طرف مردم نیز نوعی شرک است.

در هر صورت تشخیص درست و نادرست و تحلیل و بررسی موقعیت و تصمیم گیری بر عهده ی هر شخص است و این کار در مراحلی از زندگی بسیار پیچیده خواهد بود بنابراین لازم است در تصمیم گیری ها از خداوند یاری بجوییم تا به راه خطا نرویم.