باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

خواب دیشب

دیشب یه تیکه تو خوابم بود که خواهرم بهم گفت کتاب های زبان انگلیسی خاله م رو بهش بدم!؟

فکر کنم خواب صادقه بود نمی دونم این تیکه ها که بعد تو واقعیت می بینمشون بهم چی می خواد بگه!؟

سالهاست که خوابای این جوری می بینم!؟

نتیجه ای که من گرفتم این بود جهان برنامه ریزی شده است!؟

آخه مثلا تو میری سر یخچال تشنه ای، آب هست، شیر هست، آبمیوه هست همون جا تصمیم می گیری یکیش رو انتخاب می کنی بعد میای برش داری میگی من این صحنه رو دیدم!؟

خوب من در لحظه انتخاب کردم  پس اختیار دارم یا ندارم!؟ اگه اختیار داشتم چگونه همون چیزی رو انتخاب کردم که باید انتخاب میشد!؟

دانشمندان فیزیک کوانتوم توجیهاتی واسه این پدیده دارند که من نه متوجه میشم چی میگن، نه برام قانع کننده است ولی می دونم اشتباه فهمیدم معنی اختیار و انتخاب و سرنوشت و اصلا ماهیت خودم رو و حتی شاید اینکه میگم جهان برنامه ریزی شده است هم اشتباه باشه! چون این پدیده سالهاست مدام داره تکرار میشه و من با عقل خودم که نفهمیدم یعنی چی!؟ وقتی تکرار میشه یعنی درست موضوع رو نگرفتی وگرنه دیگه تکرار نمیشد!؟

نمی دونم از نوشته های من چیزی متوجه میشید یا نه!؟