باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

برای تو، با تمام قلب

مدتیست که من هنگم!

و کائنات پیام می فرستد به قلبت گوش بده!

قلبم تو را دوست دارد! تو را می خواهد!

اما به محض این که کمی راه را برایش باز می کنم تو را پس می زند!

چرایش را نمی دانم!

قبلا هم که عاشق شدم همین طور می شد!

فکر کنم من آدم خسیسی هستم و نمی خواهم زندگی ام را با کسی قسمت کنم!

همان طور که قلبم نسبت به پیانو نواختن پر از شور می شود اما وقتی می نشینم پای پیانو از این که نمی تواند اصوات موزون اجرا کنم خسته و سرخورده می شود و ولش می کنم!

این هم شاید همین طور باشد!

این نامه ی خداحافظی است!

مرا ببخش اگر حرفی زدم که تو را رنجانده است!

اگر کرم ریختم مرا ببخش چون دست خودم نیست خودش یهو می آید!

اگر حرفی زدم یا کم محلی کردم مرا ببخش! نمی دانستم چه کنم!،

همسران بامزه ای میشیدیم اگر بهم می رسیدیم!

پدر هم را در می آوردیم! آخرش هم می گفتیم عاشق هم هستیم!

قلبم به من می گوید این عشق برای تو سکوی پرتاب است به وادی دیگر و برای من بهانه ای بود برای خودشناسی!

اگر قلبم درست بگوید خیلی رنج خواهی کشید اما آبدیده می شوی! من این رنج را کشیده ام! آخرش خوب است! می ارزد شک نکن!

ما باز هم همراه خواهیم بود!

سال هاست من با تو همسفر هستم!

حال تو هم با من همسفر شده ای!

غمگین نباش!

باید بخندی!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد