باده ی دل

باده ی دل

راه امشب می کشد سویت مرا
باده ی دل

باده ی دل

راه امشب می کشد سویت مرا

بیام با یه اشاره

بازم اشکای چشمام مثل آب روونه

آدم با چه امیدی تو این دنیا بمونه

دیگه با چه غروری بگم خیلی صبورم

مگه میشه تو گریه بگم مست غرورم؟

صدام کن که دوباره بشم عاشق عاشق

بیام با یه اشاره بیام با یه اشاره

گمونم که دوباره ظاهر میشی دوباره

بر دل من می تابی از آن دورها کرانه

عزیزم نگفته بودی که باید بشم بیچاره

بیچارگی برای تو زیباترین آثاره

تو ای پیدای پنهانم، تو ای آرزوی محالم

بتاب بر من بتاب برمن که بی تو بی حالم

امان از این زمونه از این شعرای عاشقونه

تو هستی و من نیستم بگو دیگه چی می خوای دیوونه؟


ماهش

نظرات 1 + ارسال نظر
حسین جمعه 7 بهمن 1401 ساعت 07:13

درود بر شما
مرسی که با این شعر قشنگ یاد خانم هایده رو برامون زنده کزدی
رفتم هر دوی این آهنگها رو دانلود کردم
تشکر

بله یادشون گرامی

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.