باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

بیام با یه اشاره

بازم اشکای چشمام مثل آب روونه

آدم با چه امیدی تو این دنیا بمونه

دیگه با چه غروری بگم خیلی صبورم

مگه میشه تو گریه بگم مست غرورم؟

صدام کن که دوباره بشم عاشق عاشق

بیام با یه اشاره بیام با یه اشاره

گمونم که دوباره ظاهر میشی دوباره

بر دل من می تابی از آن دورها کرانه

عزیزم نگفته بودی که باید بشم بیچاره

بیچارگی برای تو زیباترین آثاره

تو ای پیدای پنهانم، تو ای آرزوی محالم

بتاب بر من بتاب برمن که بی تو بی حالم

امان از این زمونه از این شعرای عاشقونه

تو هستی و من نیستم بگو دیگه چی می خوای دیوونه؟


ماهش