باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

عاصی شدن و قلب و ذهن

با دو تا از دوستان مجازیم جداگانه صحبت کردم در مورد عاصی شدنم!

نتیجه این شد که تا وقتی بشر قلبش رو روی دنیا و دیگران بسته وضع دنیا همینه و من دقت کردم الان که عاصی هستم قلبم بسته است اصلا به صورت ناخودآگاه بیشتر موقع ها بسته است!

انگار انسان این زمونه فقط اسیر ذهنش نیست قلبشم اسیره و همیشه تنهاست توی یه انفرادی به خصوص اینایی که افسرده شدن فکر کنم حرف منو خوب متوجه میشند!؟

و نتیجه ی دیگر این بود که هر چه رنجت میده یا خشمگینت می کنه معلمته باید درسشو پاس کنی برای مثال گفتن شاید تو باید یاد بگیری جای نفرت چطور عشق بکاری!؟

البته من هنوزم معتقدم آدمی که ظلم می کنه لیاقت عشق رو نداره اما دوستم گفت اینا بازی ها و برهان های ذهنه!؟

البته واقعیت اینه که کسی که ظلم می کنه یه جایی ظلم دیده اگه جاش عشق می گرفت شاید این طور نمیشد اما ما از کجا بدونیم کجا و کی چه اتفاقی براش افتاده؟!

کلا داستان خیلی پیچیده است دنیا شده یه کلاف سر در گم با کلی گره که نمی دونی چه جوری و از کجا باید گره هاش رو باز کنی!؟

نظرات 2 + ارسال نظر
یک مرد جمعه 18 فروردین 1402 ساعت 13:43 http://Whiteshadow.blogsky.com

یه بار هم بیا با من صحبت کن

فاضله جمعه 18 فروردین 1402 ساعت 13:05 http://golneveshteshgh.blogsky.com

موافقم باهات آدم باید لایق باشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد