باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

شماتت

می دونید در اصل از خودم ناراحتم!؟

که چرا باهاش دوست شدم!؟

چرا بهش اعتماد کردم!؟

چرا رازهای زندگیمو بهش گفتم!؟

چرا آدم حسابش کردم!؟


نمی خوام قبول کنم اشتباه کردم!؟

نمی خوام قبول کنم این قدر ناشی هستم که همیشه تو دام آدم های بد میفتم!؟

خودمو بدبخت کردم با انتخاب هام!؟

هنوز دارم تاوان دوستی های گذشته م رو میدم!؟

اثری که روم گذاشتند!؟

کارهایی که باهام کردند و من جلوشون درنیومدم!؟

گذاشتم راحت برن!؟

باید تلافیشو سرشون درمیاروردم!؟

ولی من عرضه ی این کارها رو ندارم!؟

فقط به خدا می سپارم!؟

هیچ وقتم خدا بدبختشون نمی کنه!؟


البته همین که من رو از دست دادن بدبختیه!؟

خخخخخ

بقیه می زارن تو کاسه شون!؟

لعنت به همه شون که زندگی مو سیاه کردند!؟

لعنت!؟


الکی دلم برای مردم می سوزه!؟

اونا هم منو گیر میارن و عقده هاشون رو خالی می کنند!؟

ولی من خر باز دلم می سوزه!؟

میگم بزار عقده هاش خالی بشه!؟

از خریت خودمه هر چی سرم میاد!؟

نظرات 3 + ارسال نظر
سمیرا سه‌شنبه 4 مهر 1402 ساعت 13:02

خب این اشتباهی نیست که ازش خیلی مصون باشیم، برای اکثریت این اتفاق افتاده و انقدر شماتت یکم زیاده رویه، گرچه خودمم مثل خودتت سر این قضیه خودم رو خیلی اذیت کردم ولی حقیقت اینه انقدرها هم که فکر می کنی، مهم نیست. الانو که ازت نگرفتن عزیزم، قطع ارتباط و تمام، بعدتر هم سعی کن با آدم های بهتری دوست بشی

ارتباطمون که قطعه اما اتفاقا هر چی سنم بیشتر میشه دوستی هام با آدم های بدتر میشه بلانسبت بچه های گل اینجا!؟
این صوت های رشد فردیت رو گوش می کردم میگفت شما با اون هایی دوست میشید یا عاشقشون میشید که سایه ی خودتونن!؟ از یه لحاظ هایی شبیه هستید از یه لحاظ هایی برعکس همید!؟

محیا سه‌شنبه 4 مهر 1402 ساعت 11:21

این اولین باره رو زمین اگه اشتباه میکنیم مهم نیس ما با توجه به ذاتمون رو ادما حساب میکنیم. چه کنیم آدما پلیدن

گیل‌پیشی سه‌شنبه 4 مهر 1402 ساعت 11:00

بعد از این از خودت محافظت کن. گذشته رو رها کن.

چه جوری از خودم محافظت کنم؟!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد