از موقعی که نوشته ی قبلی در مورد مرده ها رو نوشتم از خودم بدم اومده، آخه من به این آدم ها وقتی زنده بودند حس بد داشتم!؟ نمی دونم چرا!؟ من حس هام اغلب اشتباهه، وقتی این آدم ها رو شناختم به نظرم استحقاق تحسین داشتند اما چرا من حس اولیه م وقتی می بینمشون بده؟!
گفتم اعتراف کنم شما بدونید من کاملا اون جوری که خودم رو نشون میدم نیستم، من بیشتر بعد خوب ماجرا رو نشون میدم اما درونم پر چیزهای بدی هست که نمی دونم چرا هست!؟ نمی دونم از کجا اومده یا میاد!؟
ماهش جون به سرکار رفتن تمرکز کن.
سایه چیست؟
صفت های پنهان ماست
کتاب نیمه ی تاریک وجود رو بخون
گاهی بگرخی خوبه
اره مواظب کلامت باش
وای گرخیدم از اخمت
سرزتش ممنوع
عه سرزنش کردم خودمو؟!
حواسم نبود