باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن
باده ی دل

باده ی دل

همانکه هستم، هستم ! صرفا جهت تخلیه ی ذهن

از خودم بدم اومده!

از موقعی که نوشته ی قبلی در مورد مرده ها رو نوشتم از خودم بدم اومده، آخه من به این آدم ها وقتی زنده بودند حس بد داشتم!؟ نمی دونم چرا!؟ من حس هام اغلب اشتباهه، وقتی این آدم ها رو شناختم به نظرم استحقاق تحسین داشتند اما چرا من حس اولیه م وقتی می بینمشون بده؟!

گفتم اعتراف کنم شما بدونید من کاملا اون جوری که خودم رو نشون میدم نیستم، من بیشتر بعد خوب ماجرا رو نشون میدم اما درونم پر چیزهای بدی هست که نمی دونم چرا هست!؟ نمی دونم از کجا اومده یا میاد!؟

متانت

جدیدا از متانت خاصی برخوردار شده اید واقعا تحسین برانگیز است، من هم دارم از شما یاد می گیرم، آرامش خاصی دارید و عجله ای در کارتان نمی بینم، این طوری خیلی زیباترید!

من همیشه عجله داشته ام به آنچه می خواهم برسم و وقتی نمی رسیدم آه و ناله ام بلند میشد حتی عصبانی میشدم اما در شما متانت خاصی می بینم، صبور شده اید بهتان تبریک می گویم، شاید من هم برای صبور شدن باید صبر کنم بزرگ تر شوم، زیرا هنوز قلبم مثل یک بچه بالا و پایین می پرد!