باده ی دل

راه امشب می کشد سویت مرا

باده ی دل

راه امشب می کشد سویت مرا

طرز تلقی منفی در مورد خود

چند روز پیش یه جا خوندم، اینکه من میگم ناموفقم یا بی عرضه ام و نتونستم به اون چیزی که می خوام برسم، بیشتر از اینکه واقعیت داشته باشه، یک طرز تلقی منفی در مورد خود است که البته دو نتیجه دارد!

اول اینکه من وقتی از خودم ناراضی هستم، تلاش می کنم به اون درجه از موفقیت که مد نظرم هست برسم و این خوب هست!

اما وقتی این ناراضی بودن تبدیل می شود به عادت ذهن من آنگاه مثل یک سگ درنده میفته به جان من و مرا سرزنش می کند که پیامدش افسردگیست!

اینکه چه می شود این طوری می شود و ریشه ی این ناراضی بودن چه هست؟ من نمی دانم اما می دانم سالهاست که هم مرا به تلاش وا می دارد و البته باعث می شود از داشته های فعلی لذت نبرم و هم مرا از خودم ناامید می کند و البته دچار خشم از خودم می شوم و این ها همه عذاب است انگار من یک دستگاه شکنجه ی سرخود دارم!

واقعا نمی دانم با این صدای در سرم که مرا ملامت می کند چه کار کنم اما روان درمانی باعث شد قدرتش و شدت و دفعات حرف زدنش کمتر شود، هر چند که هنوز هست و باعث شرمندگی من از خودم و قضاوت دیگران هست!

تو رو خدا اول آموزش ببینید بعد بچه دار بشید، تو رو خدا اول مشکلات خودتون رو برطرف کنید بعد بچه دار بشید، بچه ی بیچاره چه گناهی کرده یه عمر رفتاری که شما باهاش کردید رو باید به دوش بکشه!؟

نظرات 3 + ارسال نظر
نازگل پنج‌شنبه 2 آذر 1402 ساعت 20:26 https://nazzgol.blogsky.com/

این پست رو خوندم یاد کتابی با عنوان وراجی ذهن افتادم که دکتر شکوری معرفی کرده بودن

مرسی معرفی کردید

سمیرا سه‌شنبه 30 آبان 1402 ساعت 22:34

ما اگه با خودمون مهربون نباشیم، نمیتونیم با دیگران هم مهربون باشیم. چرا باید پررو بشیم؟! اتفاقا وقتی با خودمون مهربون باشیم، آرامش بیشتری داریم و بهتر میتونیم مؤثر و مفید باشیم. مهربون بودن با خودخواه و تنبل بودن فرق داره، مهربون بودن یعنی تلاش در جهت ارتقا و بهبود فردی خودت می کنی ولی به خودت زور نمیگی و اگه نشد بی جهت خودت رو سرزنش نمی کنی بلکه عملکردت رو می سنجی و سعی می کنی بهتر باشی. نباید محبت و مهربونی خودت با خودت وابسته به نتیجه باشه، من تلاشمو می کنم ولی اگه به نتیجه نرسم به معنی بی ارزش بودن و بی عرضه بودن من نیست چون فاکتورهای زیادی در موفقیت من دخیلن که خودم فقط یکیش هستم. بعدش هم موفقیت یک امر مادیّه و من و وجود من رو تعریف نمی کنه. پس اگه خودم رو بی دلیل سرزنش و تحقیر کنم در حق خودم ظلم کردم. حتی اگه اشتباه هم کرده باشم، با مهربونی اشتباهمو می پذیرم و دنبال تصحیحش میرم نه اینکه یه چوب ذهنی بگیرم دستم و خودم رو بزنم. من خودم خودسرزنشگری وحشتناکی داشتم ولی الحمدالله خدا کمکم کرد و تا اندازه ای تصحیحش کردم

درسته عزیزم خدا رو شکر
منم سعی خودم رو می کنم

سمیرا سه‌شنبه 30 آبان 1402 ساعت 20:50

یکی از درس هایی که از زندگی گرفتم اینه که یاد بگیرم با خودم مهربون باشم،خودمون بیشتر از همه به مهربونی ما نیاز داره

با خودمون مهربون باشیم پر رو نمیشیم؟!
احساس یه چیزه منطق یه چیزه!
چگونه منطقی مهربون باشیم در عین حال پر رو نشیم؟!

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.